۰
تاریخ انتشار
شنبه ۳۰ تير ۱۳۹۷ ساعت ۰۸:۱۰
لحظاتی با استاد محمدرضا حمیدی؛ از آخرین بازماندگان نقش و رنگ های نقاشی قهوه خانه ای

نقش‌بند روایات امام رضا(ع)

نقش‌بند روایات امام رضا(ع)
ریحانه سادات میرمرتضوی/سرویس هنر،خبرگزاری رضوی
«ناقه امام(ع)، به حرکت درآمده است. مردم با چشمانی اشکبار امام مهربانشان را مشایعت می‌کنند. گویی از هزار سال پیش می­توان صدای نفس­های مشتاقشان را شنید. پیرمردی بر پشت پسرش آرام گرفته و به این صحنه باشکوه خیره شده ­است. مردی با گوسفند پیشکشی بر دوش به این ضیافت آمده و دیگران هدایایی به دست دارند که نشان از ارادتشان به امام رضا(ع) است. مردم نیشابور، مشتاق و شادمان به دامان امامشان آویخته­ اند تا از محضر این گوهر بی­ همتا بهره ­ای ببرند و سراپا گوش و سراسر نیازند...». رنگ­ ها و نقش ­ها در تابلو «سلسله الذهب» استاد حمیدی بیننده اثر را به سفری در اعماق زمان می ­برد و زمان و مکان را در هم می­ پیچد. این اثر ارزشمند یکی از چهارگانه­ های رضوی این استاد پیش‌کسوت نقاشی قهوه­ خانه ­ای است.



برادر بزرگتر؛ استادی دلسوز
استاد محمدرضا حمیدی متولد سال 1338 در فریمان است. او که قریب پنجاه سال است در این حوزه نقش می­ زند، درباره اولین روزهای آشنایی با دنیای رنگارنگ نقاشی قهوه­ خانه­ ای این­ گونه می­ گوید: «اصلیت ما به یکی از روستاهای فریمان می­ رسد. سال 42 به مشهد مهاجرت کردیم. برادرم­،­ مرحوم محمد حمیدی، در یکی از همین سال ها برای نقاشی روی سقف مسجد گوهرشاد به مشهد آمده­ بود. خاطرم هست که کار آن نقاشی ­ها دو، سه سال طول کشید. روزی به خانه او رفتم و دیدم مشغول کشیدن یک تک صورت قاجاری است. تصویر بزرگی
بود و من تحت تاثیر آن کار قرار گرفتم. همان لحظه مداد و کاغذی برداشتم و شروع به تقلید از آن کار کردم. تا حدود چهار سال با لذت، نقاشی می ­کشیدم و هم‌زمان نیز مشغول هنر قالی‌بافی بودم. آنقدر نقاشی کشیده­ بودم که همه دیوارهای اتاق پر از تصاویر و طراحی­ هایم بود. بیشتر از روی کتاب های قدیمی و مذهبی تصاویر را می­ کشیدم. سال 1350 برادرم به خانه ما آمد. آن­ ها را دید و تصمیم گرفت مرا تحت تعلیم خود قرار­ دهد. روز بعد به محل کارگاهش رفتم که در چهارراه نخریسی بود. در آن روزها سفارش تک چهره­ های قاجار را در دست داشت. با اشتیاق به طرح زدن مشغول شدم، تا به امروز که این هنر را ادامه داده ­ام. از نسل مرحوم قوللر آغاسی که استاد برادرم بودند، فقط من و برادر دیگرم مصطفی حمیدی باقی مانده ­ایم. البته سبک کار استاد آغاسی بیشتر تخت بود و کار بنده کمی هم از سبک استاد محمد مدبر تاثیر گرفته و حجم و سایه در آن دخیل شده ­است».
نقاشی قهوه­ خانه­ ای با مخاطبش حرف می­ زند
این هنرمند پیش‌کسوت درباره سبک نقاشی ­اش و دلایل جذابیتش می­ گوید: «درست است که سبک کار نقاشی قهوه­ خانه­ ای تا حدودی مهجور مانده اما این سبک، بسیار جذاب و گیراست و گویی با مخاطبش حرف می ­زند. اگر درست شناسانده شود مخاطب را به سوی خود می­ کشاند. از آن­ هایی که سواد هنری دارند و هنر خوب را می شناسند تا توده عامی مردم جذب این هنر می­ شوند. یکی از دلایلش این است که ریشه در گذشته ملت ما دارد و از داستان­ های
باستانی تا دینی و مذهبی را پوشش می­ دهد. تنوع رنگ و طرح و شلوغی پرده­ های این نوع کار همراه با تعدد چهره ­ها می تواند از دیگر دلایل جذابیت کار نقاشی قهوه­ خانه ­ای باشد».


روایت‌گری مکمل این سبک نقاشی است
روایت‌گران و یا همان راوی­ ها از دوران باستان در انتقال فرهنگ و اسطوره ­های ملی و دینی ایرانیان نقش به سزایی داشته‌اند. آنان نقش رسانه را برای مردم ایفا می­ کردند و امروزه در میان رسانه­ های ریز و درشت و جذاب و رنگارنگ گم شده­ اند: «اگر روایت‌گر نباشد، نقاشی قهوه­ خانه ­ای هم نیست. زنده بودن این نقاشی به روایت‌گران و نقالان وابسته ­است. بدون حضور این افراد، نقاشی قهوه­ خانه­ ای فقط کاری تزیینی بر دیوار موزه‌هاست. این نقالان و روایت‌گران بوده ­اند که قرن‌ها نقاشی قهوه­ خانه ­ای را به تار و پود مردم کوچه و بازار پیوند زده ­اند و متاسفانه این هنر امروزه رو به نابودی است. حتی برخی از آنان سواد خواندن نداشتند اما نقالان و مرشدان بسیار قوی و توانمندی بودند. از نقالان مطرح قدیم کسی باقی نمانده و چند تن از پسرانشان هنر پدر را حفظ کرده ­اند و کمابیش استفاده می­ کنند. اما اگر روایت‌گری تقویت شود و قوت بگیرد می­ توان باز هم به روزهای رونق نقاشی قهوه ­­خانه ­ای بازگشت و شاید پیوند دوباره ­ای بین مردم جامعه و این سبک نقاشی زده­ شود. بنده برای خلق آثارم معمولا به روایت‌گران قدیمی مراجعه می­ کنم و از آنان در مورد جزییات
روایت می‌پرسم و سعی می­ کنم در کارم به این جزییات بپردازم. جزییات کار در این سبک بسیار حائز اهمیت است. مثلا برای تابلو "سلسله الذهب" از روایت‌گران جزییات سفر امام رضا(ع) را پرسیدم و این که مدعوین سپنج دود کرده­ بودند، جوانان پدران و مادران پیرشان را بر پشت گرفته و به دیدار حضرت آمده ­بودند، حضرت، سوار بر ناقه بودند و نکات ریز و درشت دیگری که در تابلو منعکس کردم. سال گذشته نیز در ایام شهادت امام رضا(ع) تابلو سفر امام "از مدینه تا مرو" را که در هشت مرحله به تصویر کشیدم همراه با اجرای نقالی در چندین شهر به نمایش در آمد».


حس کار برای امام ­رضا(ع) را با زبان نمی­ توان بیان کرد
استاد حمیدی چهار اثر رضوی دارد که با موضوع امام­ رضا(ع) خلق شده ­است. این آثار شامل «دعای باران»، «سلسله‌الذهب»، «مناظره امام ­رضا(ع) با ادیان دیگر» و «از مدینه تا مرو» هستند. ایشان از حال و هوای خلق این آثار می‌گوید: «امام رضا(ع) ولی نعمت ماست. کارهایی که انجام داده­ ام در مقابل بزرگی و رأفت حضرت پیش پا افتاده و ناچیز است. ما بیش از این باید به امام بزرگوارمان در این هنر کهن بپردازیم. مدتی بود نقاشی قهوه­ خانه­ ای به سمت و سوی عاشورایی شدن می­ رفت. تصمیم گرفتم با توجه به این­که زیر سایه امام رئوفمان هستیم، آثاری را در زمینه رضوی کار کنم. موسسه آفرینش ­های هنری آستان قدس رضوی چندین سفارش کار دادند و بنده با جان و دل شروع به طرح زدن کردم. دبیر جشنواره
بین ­المللی امام ­رضا(ع) نیز "مدینه تا مرو" را سفارش دادند. حس و حال کار برای امام ­رضا(ع) را با زبان نمی‌توان بیان کرد. کسی که با عشق کار کند برایش ساعت و لحظه و ثانیه بی­ معنا می­ شود. گاهی به خود می­ آمدم و می‌دیدم ساعت 2 نیمه­ شب است و من همچنان غرق در طرح و رنگ های خیالی تابلو».
از قهوه ­خانه تا نیاوران
در هنر، خصوصا هنرهای تجسمی برگزاری نمایشگاه ­ها تاثیر به سزایی در دیده­ شدن آثار و معرفی آن­ها به هنردوستان و ورود کارها به بازار عرضه و تقاضا دارد. این نقاش مشهدی درباره فعالیت­ های نمایشگاهی‌اش می­ گوید: «در تهران چندین نمایشگاه گروهی برگزار کردم. به موزه ­های مختلف تهران مانند موزه معاصر، موزه فلسطین و موزه امام علی(ع) دعوت شدم. ورکشاپ­ هایی را برگزار کردم که در آنجا جوانان استقبال خوبی کردند؛ اما به دلیل ناشناخته ­بودن این هنر به نسبت دیگر هنرهای اسلامی مانند نگارگری و تذهیب و خوش‌نویسی؛ کلاس‌ها رونق زیادی نداشت. افرادی بودند که می آمدند و از بوم و رنگ و تکنیک سوال می­ کردند. بعضی ­ها قصد داشتند این هنر را آموزش ببینند و ادامه دهند؛ اما متاسفانه به دلیل این­که بنده در مشهد ساکن هستم جوانان تهرانی نمی­ توانند برای آموزش به مشهد بیایند. خوشبختانه در سال گذشته برای علاقه­ مندان این هنر؛ در کتابی نفیس به نام "از قهوه خانه تا نیاوران" آثار هنرمندان این حوزه چاپ شد».


هر چه فریاد بزنیم فایده ندارد
پرداختن به مشکلات
اقتصادی و مطالبات و پیشنهادهای اساتید پیش‌کسوت می­ تواند راهگشای معضلات آینده هنر در استان خراسان باشد. این هنرمند پیش‌کسوت نیز دل پر­دردی دارد: «این روزها برای منسجم کار کردن کمی شرایط سخت شده است. هزینه ها بالا رفته و سفارشات کم شده ­است. مشتری می ­بیند سفارش کاری با هزینه بالا برایش به صرفه نیست. متاسفانه هر چه فریاد بزنیم فایده ­ای ندارد. این هنر باید از سوی مسئولین و ارگان­ های بزرگ­تر حمایت شود نه مشتری خرد و خصوصی. می­ شود از این سبک کار بر روی دیوارهای شهر و یا تزیینات داخلی بناهای بزرگ بهره ­برد. مراکزی را دایر کنند که به طور مدون و منسجم این هنر آموزش داده شود تا زنده بماند. یک هنرمند از نظر معاش باید تامین شود تا بتواند با طیب خاطر آثارش را خلق کند و شاگردانی بپرورد تا هنرش زنده بماند. تنها حرکت­ هایی که در زمینه حمایتی و به قول امروزی ­ها اسپانسری انجام ­گرفته؛ از سمت جشنواره بین­ المللی امام رضا(ع) و موسسه آفرینش­ های هنری آستان قدس رضوی بوده است که کارهایی را با موضوع مشخص، سفارش داده‌اند. امروزه این سبک کهن نقاشی را خطری بزرگ­تری نیز تهدید می ­کند. گروهی از جوان­ ها به جان این سبک افتاده و آن را به بازی گرفته ­اند. فکر کرده ­اند این کار آسان است. نقاشی قهوه­ خانه ­ای به ظاهر آسان به نظر می ­آید؛ اما کار بسیار پررنج و مشکلی است. باید به کار دل داد و با عشق و شناخت کافی آن را دنبال کرد».


 
 
https://www.razavi.news/vdcjh8et.uqevizsffu.html
razavi.news/vdcjh8et.uqevizsffu.html
کد مطلب ۳۱۲۵۹
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما