حمید کیانیان بازیگر و کارگردان تئاتر در گفتگو با خبرگزاری رضوی:
بزرگترین آموزشگاه تخصصی هنر، ویژه معلولین را در مشهد راهاندازی خواهم کرد
بچههای باران، سردمدار حرکت به سوی جامعهای همسان، مولد و احترام برانگیز نه ترحم برانگیز هستند
هدیه سادات میرمرتضوی/سرویس هنر،خبرگزاری رضوی
سالها است همدم بچههای باران شده. طوری که بیشتر لحظاتش را در موسسه میگذراند. بچههایی که حالا با اجراهای موفق در همه جای ایران و جهان شناخته شده هستند. آنها ثابت کردهاند، با وجود محدودیتهای جسمی، باز هم میتوان هنرمند بود و هنرمند ماند و به هنر عشق ورزید. حمید کیانیان، بازیگر و کارگردان تئاتر، مدیر عامل موسسه خیریه توانمندسازی بچههای باران و مدیر اجرایی همایش علمی نمایش درمانی، کار نمایش درمانی با معلولین جسمی حرکتی را برای رسیدن به سه هدف آغاز کرده است. اول تغییر نگاه مردم به معلولین از ترحم به احترام. دوم حضور معلولین در جامعه و آشتی جامعه با آنها و سوم تغییر نگرش معلولین و هدفشان و زندگیشان از یک زندگی مصرفکننده به یک زندگی مولد. او حالا سرافراز است از اینکه بچههایش، به موفقیتهای بزرگی در عرصههای هنری رسیدهاند، خود را باور کردهاند و به واسطه هنرشان، سربار جامعه نیستند. کیانیان، روزهای روشنی را برای بچهها در آیندهای نزدیک ترسیم میکند و تلاش دارد، بزرگترین آموزشگاه تخصصی هنر ویژه معلولین را در مشهد راهاندازی کند. صحبتهای این هنرمند دلسوز را درباره تئاتر، بچههای باران و مبحثی به نام تئاتردرمانی میخوانیم:
نقش حمایتی برادرانم
از هفت سالگی کار تئاتر میکنم. یعنی از سال 1350 با نمایش بچهها و سگها به نویسندگی و کارگردانی داوود کیانیان برادر بزرگترم. حقیقت این است که اگر نقش حمایتی برادران بزرگترم داوود و رضا کیانیان نبود وارد این کار نمیشدم و چه بسا هیچگاه با کار تئاتر آشنایی پیدا نمیکردم. ولی چون خانواده در راستای همین قضیه حرکت میکردند، من هم خواه ناخواه به سمت هنر تئاتر کشیده شدم و الان همه عشق، زندگی و هنرم تئاتر است. در تئاتر، بازیگری و کارگردان، هر کدام برای من، لذتهای خاص خودش را دارد. مطمئنا هر کدام از این دو عرصه، میتواند نوآوری، خلاقیت و هنر فرد را به رخ بکشد و هر دوی این هنرها به نظر من واقعا زیبا هستند. من در هر دو عرصه زیاد کار کردم و مقامهای مختلفی آوردم. همه این آثار صحنهای، مثل فرزندانم هستند و نمیتوانم بینشان تمایزی قائل شوم. تئاترهایی که یک هنرمند کار میکند، هر کدام امتیازهای خاص خودشان را دارند و همه دوستداشتنی هستند و با خاطرههای تلخ و شیرین همراهاند. تمام آنها برایم تجربههای زیادی به همراه آوردهاند. از لحاظ کارگردانی، بازخورد مردم، روابط بین بازیگر و کارگردان و تاثیرهایی که داشته است.
روزهای خوب، پیشِ روی تئاتر مشهد
مشهد شهر خاصی است با رویکردهای گوناگون و شاید رهبریهای متفاوت. در مشهد، یک نفر و یک ارگان، تصمیمگیرنده نیست. ارگانهای مختلفی در این قضیه شریک هستند که نظرات مختلفی دارند. این شهر، بازیگران و نویسندگان و کارگردانان قابلی دارد که بسیاری مهاجرت کردهاند. خیلیها هم ماندهاند و هنوز دارند میجنگند. این که چرا از قابلیتهای تئاتر مشهد به خوبی استفاده نمیشود، به خاطر همین مدیریت متفاوت و نگرشهای مختلف به تئاتر است. اما تئاتریهای شهر دارند کارشان را میکنند و مهجوریت آنها روز به روز کمتر میشود. طوری که ما میبینیم مشهد تنها شهری است که دارد به تئاتر پایتخت تنه میزند و بعد از تهران، بیشترین اجراها در طول شبانهروز، مختص اینجاست. این نشان میدهد مشهد دارد از پوسته خودش خارج میشود و جایگاه اصلیاش را پیدا میکند. مطمئنم برای تئاتر این شهر، روزهای خیلی خوبی در پیش داریم.
سالها است همدم بچههای باران شده. طوری که بیشتر لحظاتش را در موسسه میگذراند. بچههایی که حالا با اجراهای موفق در همه جای ایران و جهان شناخته شده هستند. آنها ثابت کردهاند، با وجود محدودیتهای جسمی، باز هم میتوان هنرمند بود و هنرمند ماند و به هنر عشق ورزید. حمید کیانیان، بازیگر و کارگردان تئاتر، مدیر عامل موسسه خیریه توانمندسازی بچههای باران و مدیر اجرایی همایش علمی نمایش درمانی، کار نمایش درمانی با معلولین جسمی حرکتی را برای رسیدن به سه هدف آغاز کرده است. اول تغییر نگاه مردم به معلولین از ترحم به احترام. دوم حضور معلولین در جامعه و آشتی جامعه با آنها و سوم تغییر نگرش معلولین و هدفشان و زندگیشان از یک زندگی مصرفکننده به یک زندگی مولد. او حالا سرافراز است از اینکه بچههایش، به موفقیتهای بزرگی در عرصههای هنری رسیدهاند، خود را باور کردهاند و به واسطه هنرشان، سربار جامعه نیستند. کیانیان، روزهای روشنی را برای بچهها در آیندهای نزدیک ترسیم میکند و تلاش دارد، بزرگترین آموزشگاه تخصصی هنر ویژه معلولین را در مشهد راهاندازی کند. صحبتهای این هنرمند دلسوز را درباره تئاتر، بچههای باران و مبحثی به نام تئاتردرمانی میخوانیم:
نقش حمایتی برادرانم
از هفت سالگی کار تئاتر میکنم. یعنی از سال 1350 با نمایش بچهها و سگها به نویسندگی و کارگردانی داوود کیانیان برادر بزرگترم. حقیقت این است که اگر نقش حمایتی برادران بزرگترم داوود و رضا کیانیان نبود وارد این کار نمیشدم و چه بسا هیچگاه با کار تئاتر آشنایی پیدا نمیکردم. ولی چون خانواده در راستای همین قضیه حرکت میکردند، من هم خواه ناخواه به سمت هنر تئاتر کشیده شدم و الان همه عشق، زندگی و هنرم تئاتر است. در تئاتر، بازیگری و کارگردان، هر کدام برای من، لذتهای خاص خودش را دارد. مطمئنا هر کدام از این دو عرصه، میتواند نوآوری، خلاقیت و هنر فرد را به رخ بکشد و هر دوی این هنرها به نظر من واقعا زیبا هستند. من در هر دو عرصه زیاد کار کردم و مقامهای مختلفی آوردم. همه این آثار صحنهای، مثل فرزندانم هستند و نمیتوانم بینشان تمایزی قائل شوم. تئاترهایی که یک هنرمند کار میکند، هر کدام امتیازهای خاص خودشان را دارند و همه دوستداشتنی هستند و با خاطرههای
روزهای خوب، پیشِ روی تئاتر مشهد
مشهد شهر خاصی است با رویکردهای گوناگون و شاید رهبریهای متفاوت. در مشهد، یک نفر و یک ارگان، تصمیمگیرنده نیست. ارگانهای مختلفی در این قضیه شریک هستند که نظرات مختلفی دارند. این شهر، بازیگران و نویسندگان و کارگردانان قابلی دارد که بسیاری مهاجرت کردهاند. خیلیها هم ماندهاند و هنوز دارند میجنگند. این که چرا از قابلیتهای تئاتر مشهد به خوبی استفاده نمیشود، به خاطر همین مدیریت متفاوت و نگرشهای مختلف به تئاتر است. اما تئاتریهای شهر دارند کارشان را میکنند و مهجوریت آنها روز به روز کمتر میشود. طوری که ما میبینیم مشهد تنها شهری است که دارد به تئاتر پایتخت تنه میزند و بعد از تهران، بیشترین اجراها در طول شبانهروز، مختص اینجاست. این نشان میدهد مشهد دارد از پوسته خودش خارج میشود و جایگاه اصلیاش را پیدا میکند. مطمئنم برای تئاتر این شهر، روزهای خیلی خوبی در پیش داریم.
مخاطب مشهدی را با تئاتر آشتی دهیم
به اعتقاد من، مخاطب مشهدی به هنر تئاتر علاقهمند است و فقط باید او را با این هنر، آشتی داد. مشهدیها و کلا خراسانیها، ذاتا هنرمند هستند و نیازی نیست کسی را به هنر تئاتر علاقهمند کنیم. بلکه باید مردم و تئاتر را با هم آشتی دهیم. این دوری که اتفاق افتاده، به دلیل مدیریتهای غلط و کنار کشیدن بچههای تئاتر بوده است. ولی الان بچهها به میدان آمدهاند. تئاترهای خوب میگذارند و این روند، رو به رشد است. امروز میبینیم دوستان مشهدی به جای کادو به یکدیگر بلیت تئاتر هدیه میدهند و هم را به تئاتر دعوت میکنند. اتفاقات خیلی خوبی در حال وقوع است که همه، جای خوشبختی دارد. این سیر صعودی علاقهمندی مشهدیها به تئاتر اتفاق افتاده و دلیلش این است که بچههای تئاتر پا به میدان گذاشتهاند. عرصه را خالی نکردهاند. با چنگ و دندان مبارزه کرده و هنرشان را عرضه میکنند و با هر محدودیتی کارشان را انجام میدهند. این یعنی یک مبارزه. یعنی یک دموکراسی که دارد به وجود میآید و تنها راهش این است که ما صحنه را خالی نکنیم و به واسطه تئاتر، مردم را با این هنر زیبا و معجزهگر آشنا سازیم. مثل سالهای قبل که مشهد در رأس تئاتر کشور بود، حالا هم مطمئنا دوباره به آن جایگاه خواهد رسید.
یک دیدار ساده؛ یک حرکت خوب
شروع مجدد کار تئاترم بعد از وقفه ۱۳سالهای توسط یکی از دوستان مددکارم در آسایشگاه معلولان رقم خورد. دوستم گفت دختری را به آن مرکز آوردهاند که بازیگر تئاتر بوده و در تصادف، قطع نخاع شده است. اوعقیده داشت دیدن من میتواند دخترک را خوشحال کند. آن دیدار ساده شکل گرفت و تبدیل به دیدار همیشگی من از آن مرکز، در روزها و ماههای بعد شد. وقتی به مرکز میرفتم تنهایی بچهها را کاملا احساس میکردم. در اتاق سمانه که قطع نخاع بود حدود ۲۵ معلول خوابیده بودند و من فکر میکردم تکتک این بچهها چه توانمندیهای نهفتهای دارند که دیده نمیشود. سعی داشتم آنها را با دست و پاهای نداشتهشان به کارهایی تشویق کنم که میتوانند و همین شد که تصمیم گرفتم این بچهها را با روح هنر بیشتر آشنا کنم. نزدیک به یک سال و نیم دویدنها و طرح بردنهایم شروع شد. آن زمان هیچکس باور نمیکرد این افراد میتوانند کاری انجام دهند. انگار هیچ ترجمه فکری برای موقعیتشان وجود نداشت، تا اینکه با فراز و فرودهای زیاد، هسته اولیه تئاتر باران با حضور۱۱ نفر خارج از مرکز شکل گرفت. اولین اجرایمان سال ۱۳۸۹ بود که خیلی مورد توجه قرار گرفت. سفرهای دورهای بچهها شروع شد و تا امروز شهرهای زیادی سفر کردهایم و 510 اجرای موفق را پشت سر گذاشتهایم که در ایران این رکورد برای گروههای حرفهای و غیر حرفهای دست نیافتنی است.
نمایش درمانی
آموزش تئاتر به افرادی که در در موسسه خیریه توانمدسازی بچههای باران هستند، به صورت کار نمایش درمانی آغاز میشود و همراه با درمان و رفع مسائل روحی روانی آنهاست. مدت زمانش بستگی دارد به نوع فراگیری و استعداد و عوامل دیگری که در ارتباط با خود بچهها است. نمایش درمانی یک درمان کمکی بدون نیاز به درمانهای دارویی است که یکی از اهداف مهم آن دریافت و پرداخت است. معمولا مراجعهکنندگان در نمایش درمانی در دریافت و تحلیل و پرداخت دچار مشکل هستند؛ یعنی نمیتوانند یا درست دریافت کنند و یا مطلب را درست پردازش کنند و یا پاسخ مناسب به آن دریافت بدهند. افراد دچار مسئله، در مدیریت ذهن، مدیریت احساس و مدیریت ادراک دچار مشکل هستند. نمایش درمانی کمک میکند آنها مدیریت لحظه و موضوع را بیاموزند و بتوانند در هر زمان و مکان، مدیریت ذهن و احساس و ادراک خود را به دست گیرند؛ مثلا در جمع باشند اما تنها باشند. نمایش درمانی یعنی درمانگر بتواند با هدف درمان روح، به ترمیم مشکلات و معضلات فرد، ارتقای عزت نفس و سپس اعتماد به نفس فرد در طی بازیهای متناسب کمک کند و با توجه به شناخت صحیح معضل افراد، به تفکیک، در روی صحنه نمایش نقاط قوت و ضعف فرد را مورد آنالیز قرار دهد و زندگی حقیقی دوبارهای به روح انسانها ببخشد. ابتدا در برونریزیهای جلسات انفرادی به تخلیه خشمها و استرسها و ناامنیهای مراجعهکننده کمک میشود و سپس با همدلی، زخمهایش پرداخته میشود و با ایجاد بستری مطمئن، فرد با توانمندیهای درونی خود آشنا و دوباره به سمت جامعه هدایت میشود. درمانگر با ارائه آگاهی به مراجعهکننده، او را به سمت اشراف هر چه بیشتر نسبت به خلاءهای کودکی، آسیبهای نوجوانی و جوانی و دیگر مشکلات سوق میدهد تا بتواند هنگام مواجهه مجدد با مشکلات، با تدبیر، استحکام، شناخت و قدرت قدم بردارد.
بزرگترین کمک به فرد و جامعه
ما در این مجموعه حدود 106 عضو داریم که حدود 30 نفر فعال هستند و بقیه به خاطر نبود امکانات موسسه در حالت استندبای قرار دارند. از این 30 نفر حدود 10 الی 15 نفر در زمینه موسیقی فعالیت دارند و الباقی در زمینه تئاتر کارهای مستمری از قبیل بازیگری، عوامل صحنه و عوامل پشت صحنه فعالاند. این مؤسسه با هدف اعتلای اعتماد به نفس معلولان، فعالیتهای زیادی انجام داده که راه اندازی گروه تئاتر معلولان جسمی حرکتی یکی از آنهاست. بچه های باران، اولین گروه تئاتردرمانی در کشور است و افرادی داشته ایم که پس از 42 سال زندگی روی ویلچر توانسته اند آن را کنار بگذارند. هنرآموزی اولین دستاوردی که دارد بالا رفتن اعتماد به نفس بچههاست. آنها به واسطه هنر،عزت نفس از دست رفته را به دست آوردند. وارد جامعه شدند. از معلولیتشان خجالت نمیکشند و توانمندیهایشان را در ذهن و روح خود میبینند نه در جسم. حقیقت این است معلولیت، واقعا محدودیت ایجاد میکند. چون افراد کمتوان جسمی، خیلی از کارها را نمیتوانند انجام دهند. ولی قرار نیست از انسانیت و هدف و شعورشان چیزی کم شده باشد. مهم این است که آنها با وجود همه محدودیتها تلاش میکنند. تئاتر بهشان کمک کرده و انسانهای مولدی را به جامعه عرضه کرده که هر کدام کار میکنند، ازدواج کردند، بچهدار شدند، انسانهای موفقی هستند و بارشان را از دوش جامعه برداشتند. این، بزرگترین کمک به یک جامعه و یک فرد است.
ایجاد بزرگترین آموزشگاه تخصصی هنر ویژه معلولین
تقریبا تمام وقت من در موسسه صرف میشود و فعالیتهای هنریام در زمینه کار تئاتر است. در حال حاضر، بیشترین فعالیتمان را روی ایجاد گروه موسیقی بچههای باران و نمایشهای جدیدی که قرار است کار شود گذاشتیم و انشاءالله اولین نمایش موزیکال بچههای باران در اواخر پاییز امسال روی صحنه میآید و در جشنوارههای مختلف شرکت میکند که مطمئنا کار فاخری از بچههای باران خواهد بود. آینده درخشانی برای موسسه میبینم. علتش این است که ما حرکاتمان خیلی تند و شتابزده نیست. آرام حرکت میکنیم و حساب شده و شمرده جلو میرویم. اطمینان دارم در آینده، بزرگترین آموزشگاه تخصصی هنر ویژه معلولین در مشهد به طور رایگان برای این بچهها ایجاد خواهد شد. با آخرین متدهای روز کشور از بهترین افراد و اساتید در این زمینه استفاده خواهیم کرد و به یک قطب بزرگ تبدیل خواهیم شد. هر چند الان هم برند بچههای باران در ایران برند خاصی است. در خیلی زمینهها بچههای ما اولین هستند و سردمدار حرکت به سوی جامعهای همسان، مولد، دارای عزت نفس و احترام برانگیز نه ترحم برانگیز هستند. تئاترهایی که دوستان در چند سال اخیر به اجرا گذاشتهاند از جشنوارههای مختلف سرافراز بیرون آمدهاند. به عنوان مثال در جشنواره بینالمللی اصفهان که 6 کشور خارجی آلمان، ایتالیا، هلند، بلژیک، ارمنستان و اوگاندا و 35 گروه داخلی شرکت داشتند، بچههای ما با دو نمایش 16 رتبه برتر اعم از بازیگری اول، دوم، سوم مرد و زن، کارگردانی، طراحی صحنه، طراحی نور، طراحی پوستر، طراحی بروشور، طراحی لباس و هر جایزهای در زمینه تئاتر بود را درو کردند. این نشان میدهد آموزشها را خوب فرا گرفتند و به ظهور رساندند. فعالیتهایشان نیز قابل توجه بوده، هست و انشاالله خواهد بود.
آثار مذهبی؛ جشنوارههای رضوی
تا به حال کارهای مذهبی زیادی انجام دادهام. مثل کار درباره امام حسین(ع)، مقتلخوانی و کار در رابطه با حضرت موسیبن جعفر پدر بزرگوار حضرت رضا(ع). سعی کردم هیچ کدام از این آثار شعاری نباشند. چون مربوط به زندگی افرادی است که کاملا مستند و واقعی بودهاند. تلاش داشتیم دور از شعارزدگی باشیم و از مسائلی که خیلی به آنها پرداخته شده دوری کنیم. مذهب، جزیی از زندگی ماست و عاملی است که میتواند برای انسانها چهارچوبهای قابل ملاحظه و خوب و زیبایی فراهم کند به شرطی که با خرافات و ذهنیتهای متفاوت در هم نیامیزد. جشنواره امام رضا(ع) از جمله جشنوارههای مذهبی است که به واسطه بودجه بالایش میتواند دستاوردهای ارزندهای داشته باشد. این جشنواره امکانات وسیعی دارد. اما اینکه آیا از امکاناتش استفاده کرده و تمام گروههای تئاتری را وارد کار کرده جای سوال، فکر و تفحص دارد. چون جشنوارههایی نظیر جشنوارههای رضوی مقطعی است، تاثیرگذاری بالایی ندارد. تئاتری تاثیرگذار است که در درون مردم بیاید. با مردم باشد و زندگی کند. نه اینکه در یک سالن با حضور عدهای تئاتری اجرا و بعد تمام شود. این تئاتر، تئاتری نیست که مردمی باشد. بلکه تئاتری جشنوارهای است. تئاتر امام رضایی اگر میخواهد تاثیرگذار باشد باید تمام گروههای تئاتر را در بربگیرد نه اینکه در رابطه با یک موضوع خاص باشد. موضوع دیگر این است که قرار نیست چون این جشنوارهها با نام امام رضا(ع) است، فقط مفهمومش در رابطه با ایشان باشد. مفاهیم گستردهای در مذهب ما وجود دارد که میشود از همه آنها در قالب هنر بهره برد. ولی متاسفانه این اتفاق نمیافتد.
شهر من؛ مشهد
مشهد شهر من است. شهری که در آن به دنیا آمدهام. دوستش دارم و میتوانم در این شهر فعالیت کنم. شاید اگر شرایط برای فعالیتهایم مهیا نبود، از اینجا مهاجرت میکردم. ولی خوشبختانه هنوز میتوانم کار کنم. به همین خاطر است که در این شهر ماندهام و احساس میکنم اگر از اینجا بروم خیلی از بچههایی که به هنر مشغولاند، از کار، باز میمانند. شاید یکی از علل اصلی ماندگاریام در مشهد، همین موضوع باشد. سالهاست در این شهر به هنر تئاتر مشغولام و بهترین درسی که از تئاتر گرفتم این است که خیلی راحت می توانی با مردم حرف بزنی، خودت را بشناسی، با خودت کنار بیایی. روراست باشی. زوایای شخصیتی خودت را کشف کنی و بتوانی از آنها به نحو احسنت در جهت رشد خودت و جامعه و زندگی و اطرافیانت کمک بگیری.