یک مسئول نگارخانه در مشهد:
برای حفظ گالری، از داراییهای شخصیام گذشتم/چرا از زحماتی که میکشیم تقدیری به عمل نمیآید؟
مریم ظریف/سرویس هنر، خبرگزاری رضوی
ساختمانی نه چندان بزرگ، پلکانی چوبی، راهرویی باریک، سالنی که سه دیوار اصلیاش را تابلو پر کرده و کتابخانه و کافیشاپی نقلی، مختصر فضایی است که به نگارخانه «رادین» اختصاص دارد. اما رفت و آمد و نشستهای هنری و جمعهای دو یا چند نفره در سالن و بالکن، فضایی روحانگیز را در این پاتوق هنری شهر مشهد، به وجود آورده است. عصر گرم تیر ماه، حمید طالبی را از جمع دوستان هنرمندش جدا میکنم و مقابل قفسههای کتاب با هم به گفتگو مینشینیم.
بیش از 42 نمایشگاه در یک سال
حمید طالبی مسئول نگارخانه رادین، برخلاف اکثر گزارشها که تریبون آزادش در انتها قید میشود، جمعبندی خود را اول بیان میکند و پرسشهایی دارد که کسی پاسخگوی آنها نیست. او میگوید: «دل خوشی ندارم. گالری من پنج ساله شده و در سطح شهر، از نظر ارائه آثار هنری و فروش آنها مقام اول را دارد. فقط در سال 1396، بیشتر از 42 نمایشگاه برگزاری کردیم که نسبت به سایر گالریها با استقبال و فروش خوبی هم از طرف هنرمندان و هم از طرف مخاطبان مواجه شدیم. فکر میکنید دلیل این استقبال چیست؟ در مقابل این استقبال چرا تقدیری به عمل نمیآید؟ هنرمند نیاز به فضایی دارد که ارزش اثر هنریاش شناخته شده و با کمترین هزینه بتواند آن را در معرض دید علاقهمندان قرار دهد و حتی از این طریق اندک درآمدی هم کسب کند. من این فضا را فراهم کردم و بدون چشمداشت مالی، آثار دوستان هنرمندم را به نمایش میگذارم».
ارائه آثار با حفظ حریم معنوی مشهد
این فعال فرهنگی و هنری، صحبتهایش را اینطور ادامه میدهد: «از این شرایط خستهایم. چگونه است که از وزارت ارشاد مجوز داریم، برنامههای گالری توسط آنان رصد میشود اما نتایج خوبی که به دست میآوریم، جایی برای تقدیر ندارد؟ چرا به جای وزارت ارشاد باید از طرف مراکز هنری فرانسه و آلمان تقدیر شویم؟ اگر خط قرمزها را رعایت نمیکردم به وزارت ارشاد حق میدادم که نسبت به فعالیت این گالری بیمهری کند، اما یکی از هدفهای من که در تمام جلسات ذکر کردهام، ارائه آثار با حفظ حریم معنوی شهر مشهد بوده است. چه چیزی از این موضوع ارزشمندتر است»؟
بحث تنی و ناتنی
درددلهایی که حمید طالبی بدون وقفه بیان میکند، حرف دل تمامی متولیان هنر است که مستقیما با هنرمندان در ارتباط هستند. از او میخواهم در مورد حمایتهای مردمی و سازمانی بگوید. سری تکان میهد و میگوید: «در بخش سازمانی، تنی و ناتنی وجود دارد. اگر از سوی مردم و افرادی که حامی هنرمندان هستند، حمایتی صورت گیرد کمکم این حمایت به سمتی میرود که خاستگاه دستگاههای اداری و سازمانی میشود. شما اگر دقت کنید المانهای شهری در اکثر موارد، توسط معدود افرادی که نشان کرده هستند، طراحی و نمایش داده میشود. حتی وزارت ارشاد برای سادهترین فعالیتهایی که قرار است در گالری انجام شود مجوز نمیدهد. برنامههایی از قبیل: مراسم رونمایی از کتاب یا آلبوم موسیقی که مجوز چاپش را خودش داده است، برگزاری کارگاه سینمایی در گالریای که قرار است هنرمندان مورد تأیید خودش، هنرجو پرورش دهند».
تعاملات ملی و بینالمللی
بحث تعامل با سایر گالریها که پیش میآید، این دلسوز فرهنگی توضیح میدهد: «خوشبختانه یکی از رویکردهای گالری رادین این است که نه تنها با گالریهای شهر مشهد بلکه با نمایشگاهها و مراکز هنری تهران و حتی خارج از کشور نیز در تعامل باشد. هنرمندانی که در کشور هستند و عاشقانه هنر خود را تقدیم علاقهمندان میکنند، دلیلی برای رفتن ندارند زیرا میخواهند آثارشان در بین نسلهای بعدی به یادگار بماند و تجربیات هنریشان را به آیندگان منتقل کنند. به عنوان مثال به زودی قرار است استاد مهرداد صداقت، یکی از اساتید دانشگاه میشیگان برای بازدید از گالری با شاگردانش به ایران بیاید. او مشتاق است که به هنرمندان و هنرجوهای مشهدی تجربهاش را منتقل کند. ما نیز متقابلاَ هنرمندانی که علاقهمندند این تعامل، شکل دو طرفهای داشته باشد را به خارج از کشور اعزام میکنیم.
کتابهایم را فروختم
در کنار ایدهها و تجربیات حمید طالبی، گاهی کمبودها و مشکلات مالی نیز خودنمایی میکند. این متولی دغدغهمند فرهنگی، با اینکه تأکید دارد مشکلات مالیاش جدا از وظایف هنریاش نسبت به هنر و مردم هنردوست است، با درد میگوید: «بیست سال در چهارراه بهار بلوار سجاد، کتابفروشی داشتم. در کنار مردم بودم و با تعاملی که با هنرمندان داشتم، تصمیم گرفتم گالری تأسیس کنم. در این پنج سال برای پرداخت اجاره و سایر هزینهها مجبور شدم بیشتر کتابهایم را با قیمت پشت جلد به فروش برسانم و حتی بخشی از داراییهای شخصیام را هم برای حفظ گالری از دست بدهم. با این حال وقتی امید و انگیزه اساتید و هنرجوها برای حضور در فعالیتهای گالری را میبینم، ذرهای مأیوس نمیشوم. حتی برای کودکان در تابستان کارگاههای هنری زیر نظر اساتید در حال برگزاری است که به صورت رایگان همه میتوانند از این فضا بهرهمند شوند. ولی پرسش من این است: آیا سازمان یا مجموعهای وجود دارد که چنین فضایی را در اختیار استاد و هنرجو قرار دهد؟ قفسه کتابهای گالری به صورت رایگان در اختیار علاقهمندان است. با همه اینها، تا به حال هیچ سوبسید و کمک مالی از سوی سازمان و یا نهاد خاصی به گالری تعلق نگرفته است».
هنر مظلوم عکاسی
حمید طالبی صحبتهایش را با ارائه یک پیشنهاد به پایان میرساند: «روح زندگی در هنر است و شهری که هنر نداشته باشد، روح زندگی از آن رخت برمیبندد. در این چند سال از هنرهایی چون، نقاشی، خوشنویسی، طراحی به خوبی استقبال شده و توجه اکثر مردم را به خود جلب نموده است. اما هنری مانند عکاسی، روز به روز مهجورتر میشود. به طوری که کسی حاضر نیست هزینه سنگینی بابت تابلوی عکاسی بدهد. چرا که تصور عموم این است که زحمت و هزینه چندانی برای آن وجود نداشته است. دغدغه و در کنار آن پیشنهاد من این است که اگر قرار باشد برای هنر عکاسی قدمی برداشته شود، فضایی ایجاد گردد که این هنر، به خوبی به مردم شناسانده شود. آگاهی از تلاش عکاسان هنرمند، موجب میشود با تأمل بیشتری به یک تابلوی عکاسی، جدا از فضا و زاویه آن، توجه شود. اگر نیاز به جلسات تخصصی باشد، میتوانم از هماکنون همکاری خودم را اعلام نمایم. حتی اگر بشود بخشی از سایت خبرگزاری رضوی به این هنر اختصاص داده شود، باز هم تجربیات خود و دوستان عکاسم را در اختیارتان میگذارم».
ساختمانی نه چندان بزرگ، پلکانی چوبی، راهرویی باریک، سالنی که سه دیوار اصلیاش را تابلو پر کرده و کتابخانه و کافیشاپی نقلی، مختصر فضایی است که به نگارخانه «رادین» اختصاص دارد. اما رفت و آمد و نشستهای هنری و جمعهای دو یا چند نفره در سالن و بالکن، فضایی روحانگیز را در این پاتوق هنری شهر مشهد، به وجود آورده است. عصر گرم تیر ماه، حمید طالبی را از جمع دوستان هنرمندش جدا میکنم و مقابل قفسههای کتاب با هم به گفتگو مینشینیم.
بیش از 42 نمایشگاه در یک سال
حمید طالبی مسئول نگارخانه رادین، برخلاف اکثر گزارشها که تریبون آزادش در انتها قید میشود، جمعبندی خود را اول بیان میکند و پرسشهایی دارد که کسی پاسخگوی آنها نیست. او میگوید: «دل خوشی ندارم. گالری من پنج ساله شده و در سطح شهر، از نظر ارائه آثار هنری و فروش آنها مقام اول را دارد. فقط در سال 1396، بیشتر از 42 نمایشگاه برگزاری کردیم که نسبت به سایر گالریها با استقبال و فروش خوبی هم از طرف هنرمندان و هم از طرف مخاطبان مواجه شدیم. فکر میکنید دلیل این استقبال چیست؟ در مقابل این استقبال چرا تقدیری به عمل نمیآید؟ هنرمند نیاز به فضایی دارد که ارزش اثر هنریاش شناخته شده و با کمترین هزینه
ارائه آثار با حفظ حریم معنوی مشهد
این فعال فرهنگی و هنری، صحبتهایش را اینطور ادامه میدهد: «از این شرایط خستهایم. چگونه است که از وزارت ارشاد مجوز داریم، برنامههای گالری توسط آنان رصد میشود اما نتایج خوبی که به دست میآوریم، جایی برای تقدیر ندارد؟ چرا به جای وزارت ارشاد باید از طرف مراکز هنری فرانسه و آلمان تقدیر شویم؟ اگر خط قرمزها را رعایت نمیکردم به وزارت ارشاد حق میدادم که نسبت به فعالیت این گالری بیمهری کند، اما یکی از هدفهای من که در تمام جلسات ذکر کردهام، ارائه آثار با حفظ حریم معنوی شهر مشهد بوده است. چه چیزی از این موضوع ارزشمندتر است»؟
بحث تنی و ناتنی
درددلهایی که حمید طالبی بدون وقفه بیان میکند، حرف دل تمامی متولیان هنر است که مستقیما با هنرمندان در ارتباط هستند. از او میخواهم در مورد حمایتهای مردمی و سازمانی بگوید. سری تکان میهد و میگوید: «در بخش سازمانی، تنی و ناتنی وجود دارد. اگر از سوی مردم و افرادی که حامی هنرمندان هستند، حمایتی صورت گیرد کمکم این
تعاملات ملی و بینالمللی
بحث تعامل با سایر گالریها که پیش میآید، این دلسوز فرهنگی توضیح میدهد: «خوشبختانه یکی از رویکردهای گالری رادین این است که نه تنها با گالریهای شهر مشهد بلکه با نمایشگاهها و مراکز هنری تهران و حتی خارج از کشور نیز در تعامل باشد. هنرمندانی که در کشور هستند و عاشقانه هنر خود را تقدیم علاقهمندان میکنند، دلیلی برای رفتن ندارند زیرا میخواهند آثارشان در بین نسلهای بعدی به یادگار بماند و تجربیات هنریشان را به آیندگان منتقل کنند. به عنوان مثال به زودی قرار است استاد مهرداد صداقت، یکی از اساتید دانشگاه میشیگان برای بازدید از گالری با شاگردانش به ایران بیاید. او مشتاق است که به هنرمندان و
کتابهایم را فروختم
در کنار ایدهها و تجربیات حمید طالبی، گاهی کمبودها و مشکلات مالی نیز خودنمایی میکند. این متولی دغدغهمند فرهنگی، با اینکه تأکید دارد مشکلات مالیاش جدا از وظایف هنریاش نسبت به هنر و مردم هنردوست است، با درد میگوید: «بیست سال در چهارراه بهار بلوار سجاد، کتابفروشی داشتم. در کنار مردم بودم و با تعاملی که با هنرمندان داشتم، تصمیم گرفتم گالری تأسیس کنم. در این پنج سال برای پرداخت اجاره و سایر هزینهها مجبور شدم بیشتر کتابهایم را با قیمت پشت جلد به فروش برسانم و حتی بخشی از داراییهای شخصیام را هم برای حفظ گالری از دست بدهم. با این حال وقتی امید و انگیزه اساتید و هنرجوها برای حضور در فعالیتهای گالری را میبینم، ذرهای مأیوس نمیشوم. حتی برای کودکان در تابستان کارگاههای هنری زیر نظر اساتید در حال برگزاری است که به صورت رایگان همه میتوانند از این فضا بهرهمند شوند. ولی پرسش من این است: آیا سازمان یا مجموعهای وجود دارد که چنین فضایی را در اختیار استاد و هنرجو قرار دهد؟ قفسه کتابهای
هنر مظلوم عکاسی
حمید طالبی صحبتهایش را با ارائه یک پیشنهاد به پایان میرساند: «روح زندگی در هنر است و شهری که هنر نداشته باشد، روح زندگی از آن رخت برمیبندد. در این چند سال از هنرهایی چون، نقاشی، خوشنویسی، طراحی به خوبی استقبال شده و توجه اکثر مردم را به خود جلب نموده است. اما هنری مانند عکاسی، روز به روز مهجورتر میشود. به طوری که کسی حاضر نیست هزینه سنگینی بابت تابلوی عکاسی بدهد. چرا که تصور عموم این است که زحمت و هزینه چندانی برای آن وجود نداشته است. دغدغه و در کنار آن پیشنهاد من این است که اگر قرار باشد برای هنر عکاسی قدمی برداشته شود، فضایی ایجاد گردد که این هنر، به خوبی به مردم شناسانده شود. آگاهی از تلاش عکاسان هنرمند، موجب میشود با تأمل بیشتری به یک تابلوی عکاسی، جدا از فضا و زاویه آن، توجه شود. اگر نیاز به جلسات تخصصی باشد، میتوانم از هماکنون همکاری خودم را اعلام نمایم. حتی اگر بشود بخشی از سایت خبرگزاری رضوی به این هنر اختصاص داده شود، باز هم تجربیات خود و دوستان عکاسم را در اختیارتان میگذارم».