کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

استاد و پژوهشگر اخلاق و سلوک اسلامی پاسخ داد؛

آخرین شب سرنوشت ساز قدر را چگونه باید سپری کرد؟

16 خرداد 1397 ساعت 15:27

شب قدر زمان این خود شناسی است. یعنی باید در این شب ارتباط و نسبت خود با خدا، دنیا، همسر، پست و مقام، شهوت و غیره را سنجید. مذاکره علم در این شب هم یک جهتش این است. وقت هم زیاد نیست. «سلام هی حتی مطلع الفجر» تا فجر فقط برای برنامه ریزی فرصت داریم و بعد باید اقدام کرد.


حسن دیانی- سرویس زیارت، خبرگزاری رضوی/ شب نوزدهم و بیست و یکم ماه رمضان گذشت و فقط یک شب دیگر از شبهای پر برکت قدر باقی مانده است که گفته می شود احتمال شب قدر بودن آن بیشتر از دو شب دیگر است. و حسی در درون آدم نهیب می زند که اگر از این یک شب سرنوشت ساز دیگر هم نتوانیم بهره خود را ببریم باید یک سال دیگر و شب قدری دیگر منتظر بمانیم. تازه اگر عمری باقی بماند. و این بی بهره شدن گویی بی بهره گی از کل ماه رمضان است. و این دغدغه ای است که برای بسیاری از مومنان وجود دارد. حال این چه باید کرد موضوعی است که پیرامون آن به گفتگو با حجت الاسلام و المسلمین دستپروری از اساتید اخلاق و شاگردان مکتب اخلاقی مرحوم آیت الله صفائی حائری پرداخته ایم. تا بتوانیم از زبان ایشان راهی را برای بهره مندی بیشتر از این شب پیش خود بازکنیم. امید داریم که در این شب ما را هم از دعای خیرتان بی نصیب نگذارید.

شب قدر یعنی چه؟ و قرار است در این شب چه اتفاقی برای ما بیافتد که لازم است آن را درک کرده و از دست ندهیم؟
قدر یعنی اندازه ها، یعنی طرح و برنامه. معمولاً گفته می شود که در شب قدر برنامه یکساله انسان از هر نظر بسته می شود اما اینگونه نیست یعنی نه برای یکسال، که در شب قدر تمام عمر انسان برنامه ریزی می شود. مقدمه این شب هم از شب لیله الرغائب در ماه رجب است. «رغائب» جمع «رغیبه» است؛ یعنی آنچه انسان به آن میل و رغبت داشته و دوست دارد به آن برسد. بنابراین اندیشه پیرامون اهداف و مقاصد از لیله الرغائب شروع شده و در رجب وشعبان و رمضان ادامه می یابد تا می رسد به شب های قدر. و شب قدر شبی است که خود فرد انتخاب می کند. یعنی اینگونه نیست که از یک کنار به همه بدهند. چرا که سنت هایی بر این عالم حاکم است و نظم و نظامی دارد.
پس شب قدر یعنی شب برنامه ریزی. البته برنامه ریزی ای که پشتوانه ای داشته باشد. اگر من به مهندسی که دوست نزدیک من است بگویم که بیاید بالای خانه یک طبقه من 5 طبقه دیگر بسازد اولین چیزی که می گوید این است که آیا خانه من برای 5 طبقه اضافه فونداسیون و زیربنا دارد؟ اگر ندارد نمی شود. حال اگر ما در شب قدر از خدا بخواهیم که سلمان، ابوذر و مقداد بشویم، آیا پیش نیازهای آن را هم آماده کرده ایم. و الا خواست من لغو و بیهوده است.
ماه رمضان سید الشهور و شب قدر سید اللیالی است. چرا که در این شب قرآن نازل شده است. و قرآن وسیله هدایت انسان هاست. حال چرا شب قدر است و روز قدر نیست؟ گفته اند برای اینکه مومن در روز فرصت برنامه ریزی ندارد. بلکه شب برنامه ریزی کرده و روز اجرا می کند. روز وقت عمل و اجرا است.
حال در چنین شب با عظمتی بهترین عمل چیست؟ مرحوم کفعمی از علمای بزرگ شیعه می فرماید که گفتگو و مذاکره علم برترین عمل در شب قدر است. ولو اینکه ما کمتر به آن توجه می کنیم.
 
این گفتگو و مذاکره علم با آن مفهوم شب قدر چه ارتباطی پیدا می کند؟
سوال مهمی است. بدین معناست که من بر روی قدر خودم تأمل و بررسی داشته باشم. و این مذاکره علم به معنای خودشناسی است. حضرت علی(ع) می فرمایند: «رَحِمَ اللّهُ اِمْرَاً عَلِمَ مِن أینَ وَفی أینَ وَ إلی أینَ» یعنی خدا رحمت کند کسی را که بداند از کجا آمده، در کجا قرار گرفته است و به سوی کجا می رود. یعنی قدر خود را بشناسد. حال قدر انسان با چه اندازه گیری می شود؟ حضرت امیر(ع) در روابتی دیگر دارند که:« قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِهِ » قدر انسان به اندازه همتش است. مکاتب مادی انسان را به اندازه عمر او که 70-80 سال است می دانند؛ اما مکاتب توحیدی انسان را تا بی نهایت استمرار می دهند. حال اگر انسان همتش برای این چندسال زندگی باشد فقط به فکر تمتع و لذت جویی بوده و قدرش همین مقدار است. به همین دلیل هم در همه عمر به دنبال عوض کردن خانه ، ماشین، مبل، دکور و حتی همسر برای لذت بیشتر است.
یا در جایی دیگر حضرت علی (ع) می فرمایند کسی که اندازه اش فقط شکم و شهوتش باشد قیمت و ارزشش به اندازه همان فضولات و قاذوراتی است که از او دفع می شود. ولی اگر کسی همتش آخرتش باشد «كَفَاهُ اَللَّهُ هَمَّهُ مِنَ اَلدُّنْيَا» خداوند نمی گذارد این آدم قصه دنیا را بخورد. یعنی این قدر ظرفیت روحی به او می دهد. و دیگر همتش معطوف به این دنیا نیست. ما اگر قدر مسافرتمان مشهد تا نیشابور باشد لباس اضافه با خود نمی بریم ولی اگر قرار است راهی دور و طولانی برویم همه امکانات را با خود بر می داریم. حال کسی که سالک و راهی تا بی نهایت است برای تمام مواقف و نیازها باید کوله بار بردارد. یعنی باید قدر سفر ، قدر نیازها و قدر مدتی را که در اختیار دارد محک بزند. شب قدر زمان این خود شناسی است. یعنی باید در این شب ارتباط و نسبت خود با خدا، دنیا، همسر، پست و مقام، شهوت و غیره را سنجید. مذاکره علم در این شب هم یک جهتش این است. وقت هم زیاد نیست. «سلام هی حتی مطلع الفجر» تا فجر فقط برای برنامه ریزی فرصت داریم و بعد باید اقدام کرد.
 
با توجه به آنچه شما می فرمایید به نظر می رسد که این تفکر و تأمل در شب قدر را کمی تحت شعاع مراسم ها و مناسک گوناگون قرار داده ایم. یعنی آنقدر خود را مقید به خواندن ادعیه و برنامه های گوناگون کرده ایم که شب قدر می گذرد و در آن حتی نیم ساعت هم در مورد خود و قدر خود تفکر نکرده ایم.
متأسفانه ما کمی افراط داریم. در مفاتیح برای این شب قرآن به سر گرفتن آمده است. دعایی دارد و بعد ده مرتبه ذکر بِکَ یا الله ، بِمُحَمَّدٍ ، بِعلیٍّ و الی آخر. در اینجا حتی کلمه «الهی» هم ندارد. یعنی نباید گفت «الهی بمحمد». جمع این مراسم یک ربع بیشتر طول نمی کشد اما ما یک ساعت و نیم آن را طول می دهیم.
در حالی که در شب نزول قرآن گفته اند قرآن را بالای سرت بگیر، چرا که مرکز فرماندهی وجود انسان مغز انسان است. افکار و اندیشه های انسان دراینجا شکل می گیرد. یعنی قرآن را بر تفکرات، سلیقه، خواست ها، امیال و آرزوهایت تفوق بده. همه را با قرآن تنظیم کن. امام کاظم (ع) فرمودند:«خداوند انبیا را نفرستاد مگر لِیَعْقِلُوا عَنِ اللّهِ» یعنی برای آنکه تفکر مردم توحیدی شود. پس قرآن را بالای سر قرار دادن سنبل است. نه اینکه از روز 24 رمضان قرآن را بوسیده و بر روی تاقچه بگذاریم تا سال آینده.
پیغمیر فرمودند من دو ثقل گرانبها در میان شما به یادگار می گذارم یکی قرآن و دیگری عترت. قرآن را بر سر گذاشته و با وساطت محمد(ص) و آل محمد(ع) دست تزرع به درگاه خدا دراز می کنیم. و به واسطه اینها خواسته های خود را مطرح می کنیم. اما حتما و حتماً خواسته ها باید معقول بوده و پشتوانه داشته باشد. خیلی از حرف های ما عادت شده و پشتوانه ندارد. به هر یک از اسماء الله در دعای جوشن اگر توجه کنیم زندگی انسان زیر و رو می شود. می خوانیم که «یا حبیب من لا حبیب له، یا عماد من لا عمادله ، یا رفیق من لا رفیق له، یا شفیق من لا شفیق له»؛ اما به اینها توجه نداریم و بر مبنای عادت این ها را می خوانیم. یا سایر ادعیه که در این ماه وارد شده است. اینها پشتوانه کار ماست. یا در دعای افتتاح داریم که: «مسْتَأنِساً لا خآئِفاً وَ لا وَجِلاً مُدِلاًّ عَلَیْکَ فیما قَصَدْتُ فیهِ اِلَیْکَ فَاِنْ اَبْطَاَ عَنّی عَتَبْتُ بِجَهْلی عَلَیْکَ وَ لَعَلَّ الَّذی اَبْطَاَ عَنّی هُوَ خَیْرٌ لی» یعنی آن قدر با تو انس دارم که بدون خوف و دلهره از تو درخواست کرده و حتی با ناز و غمزه به درگاه تو می آیم. و حتی اگر حاجتم را دیر برآورده کنی به تو عتاب می کنم در حالی که چه بسا می دانی که اگر این حاجت من برآورده شود من خودم را ضایع کرده و سقوط می کنم. به همین جهت دیر دادی تا من ساخته و تربیت بشوم.
خوب ما باید در دعا کردن اینها را بفهمیم. لذا یکی از مسائلی که باید حتما در دعاهای ما در این شب ها توجه شود مسئله معرفت و توجه است. یعنی با آگاهی و توجه بدانیم که با چه کسی داریم صحبت می کنیم.
 
توسل و تمسک به اهل بیت در شب قدر چه جایگاهی دارد؟ روضه خواندن برای اهل بیت چطور؟
افتخار بنده روضه خوانی حضرت سید الشهدا است اما در بسیاری از زمینه ها معتقدم به جای زدن به سر و سینه به افکار و اندیشه های خودمان تلنگر بزنیم. شب قدر شب با عظمتی است. شبی است که حر در آن تصمیم می گیرد که بقیه عمرش را چگونه مدیریت کند. یعنی آن شبی که حر از لشکر یزید جدا می شود و حسینی می شود آن شب قدرِ حر است. خدا می خواهد شب قدر برای ما اینگونه شود. آن وقت است که از هزار ماه یعنی بیش از 83 سال عمر یک انسان بهتر می شود.
قطعاً به برکت توسل به اهل بیت است که طاعت ها و بندگی ها پذیرفته می شود. در این جهت ما هیچ تردیدی نداریم. اما در این شب باید به اینکه چگونه در معیت ائمه معصومین باشیم باید فکر کرده و برای آن برنامه ریزی کنیم. حضرت علی(ع) می فرمایند: « اعینونی بورع و اجتهاد و عفّة و سدادٍ » یعنی شرط همراهی با حضرت ورع، کوشش ، عفت و سداد است. بنابراین کوشش تنها به درد نمی خورد و باید برای خدا و همراه با ورع باشد. سداد هم به معنای سد زدن و بستن راه نفوذ است. ما باید در شب قدر سداد پیدا کنیم. یعنی شیطان و هوای نفس نتواند در ما نفوذ کند. و اینها تأمل لازم دارد.
شرط همراهی با امام زمان هم در دعای عهد آمده است. عهد، عقد و بیعت. این عهد را هم هر روز باید با او تجدید کنم.  عقد هم یعنی که من فقط به امام زمان(عج) دلم را گره بزنم. و فقط با او بیعت کرده و خودم را به او بفروشم. حال آیا ما صاحب خود هستیم که آن را به امام بفروشیم؟ بعد اگر تأمل کنیم می بینیم که یک دانگ وجود ما برای دنیاست، یک دانگ برای شهوت، یک دانگ برای حرف مردم و الی آخر و چیزی برای خودمان نداریم که بخواهیم به حضرت فروخته و با او بیعت کنیم.
 
خیلی وقت ها تصور این است که در این شب باید از خدا بخواهیم تا حاجات ما را برآورده و امورات یکساله ما را آنگونه که می خواهیم تقدیر کند. اما بر اساس آنچه که شما می فرمایید پیش و بیش از آنکه از خدا چیزی را بخواهیم باید خودمان تأمل کرده و تصمیم به حرکت بگیریم و بعد دعا نموده و از خدا استمداد بجوییم. یعنی تصمیم در اینجا مقدم بر دعا است. آیا این برداشت درست است؟
ببینید عالم سنت هایی دارد. ما در دعای امام رضا(ع) داریم که قضای مبرم که حتمی و امضاء شده است با یک دعا برداشته می شود. و این خود سنتی دارد. یعنی اگر خدا در قرآن می فرماید: « إِذَا سَأَلَک عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ » یا می گوید من از رگ گردن به شما نزدیکترم، اما در جای دیگری هم می فرماید:« أَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ » شما به عهد خود وفا کنید تا من هم به عهد خود وفا کنم.
یا اینکه یکی از موانع استجابت دعا گناه است. یکی دیگر حق الناس است. بنابراین اینها مقدمه دعاست. خداوند زمانی که می فرماید :« اذا سألک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوه الداع اذا دعان» بعد از آن می گوید: «فلیستجیبوا لی ولیومنوا بی لعلهم یرشدون» یعنی من دعای شما را مستجاب می کنم شما هم به من بگویید چشم. اما ما این چشم را به خدا نگفته ایم.
بنابراین در شب قدر اول باید تصمیم بگیریم و بعد بر اساس تصمیم دعا کنیم که خدایا توفیق طاعت به من بده.
و بعد در این راستاست که از ائمه استمداد جسته و شفاعت می خواهیم. چون اگر در توبه سه بخش وجود دارد، اول گناه، بعد پشیمانی و آمادگی برای تغییر و سوم طلب آمرزش. در شفاعت مرحله اول و دوم مانند توبه است؛ اما مرحله سوم این است که دعای و طلب خود را در کنار طلب معصوم گذاشته و از او درخواست می کنیم که او هم برای ما طلب کند. در انتهای نماز استغاثه به امام زمان(عج) داریم « سَلِ اللهَ تَعالی فی نُجْحِ طَلِبَتی » یعنی شما برآورده شدن حاجتم را از خداوند بخواهید.
یابن الحسن!
ما بی سلیقه ایم،تو حاجات ما بخواه
ورنه گدا مطالبه ی آب و نـــــان کند
در حکایتی آمده است پسربچه ای به مغازه ای رفته و خیلی دقیق خرید، و حساب و کتاب خود را انجام داد. مغازه دار از او خوشش آمد و به او گفت یک مشت نخود و کشمش به عنوان جایزه بردار. پسرک گفت خودتان لطفا به من بدهید. مغازه دار این کار را کرد و بعد پرسید چرا خودت برنداشتی. پسرک گفت برای اینکه دست شما بزرگتر است.  
امیر المومنین می فرماید: خدایا جود تو آمال و آرزوهای من را افزایش می دهد؛ که من نه تنها برای خود، که برای گذشتگان، والدینم، خانواده ام، سایر مسلمانان و گرفتاران هم دعا کنم. و اینها همه فضل پروردگار و از سنت های الهی است.
بنابراین در شب قدر اول باید تأمل کنیم تا به خود شناسی رسیده و قدر و جایگاه خود را بشناسیم. و بشناسیم که ما مال خدا هستیم. حضرت علی (ع) می فرماید: « الهی ما عبدتک خوفا من نارک و لا طمعا فی جنتک بل وجدتک اهلا للعبادة فعبدتک » یعنی هدف حضرت علی(ع) نه ترس از عذاب که حتی بهشت هم نیست؛ بلکه خود خدا را می خواهد. بعد از تفکر و تأمل باید در این شب تصمیم به تغییر و حرکت گرفت و سپس به دعا اقدام نمود. آن هم دعایی که پشتوانه داشته باشد.


کد مطلب: 29434

آدرس مطلب :
https://www.razavi.news/fa/interview/29434/آخرین-شب-سرنوشت-ساز-قدر-چگونه-باید-سپری

رضوی
  https://www.razavi.news