۰
تاریخ انتشار
سه شنبه ۱ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۱۸
هنرمند پیشکسوت تصویرگر در گفتگو با خبرگزاری رضوی:

تصویرگری مذهبی دشواری های خاص خود را دارد/آثار مذهبی تصویرگری که کودک علاقه مند به دیدن آنها باشد وجود ندارد

تصویرگری مذهبی دشواری های خاص خود را دارد/آثار مذهبی تصویرگری که کودک علاقه مند به دیدن آنها باشد وجود ندارد
به گزارش سرویس هنر خبرگزاری رضوی، محمدعلی بنی اسدی تصویرگر و نقاش مشهور ایرانی متولد سال  ۱۳۳۴ در شهر سمنان است. او که دارای مدرک کارشناسی ارشد تصویرسازی است از سال 1353 به عنوان مربی نقاشی و فیلمسازی انیمیشن در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شروع به کار کرده است.  وی از جمله چهره های آکادمیک ایران در زمینه‌ی طراحی و گرافیک بوده و همچنین عضو هیات علمی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است و سالهاست به نقاشی و تصویرگری مشغول می باشد. بنی اسدی علاوه بر تصویرگری بیش از ۸۰ جلد کتاب کودک و نوجوان، همکاری با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، مجلات و روزنامه‌های مختلف از جمله «گل آقا»، «کیهان بچه‌ها» و «سروش نوجوان» و هم‌چنین ساخت چندین انیمیشن کوتاه را در سوابق کاری خود دارد. از جمله جوایز او می توان به جایزه هانس کریستین اندرسن2005، جشنواره روز بین المللی کودکان کتاب 2009، دیپلم افتخار، نمایشگاه کتاب برای کودکان با نیازهای ویژه، شورای کتاب کودک، نامزد جایزه جهانی ۲۰۱۲ هانس کریستین اندرسون، در میان پنج فینالیست، جایزه طلا و دیپلم افتخار، سومین دوسالانه گرافیک، ایران،1987 و ... اشاره کرد.  وی همچنین نمایشگاه های زیادی در گالری ها برپا کرده است و تألیف کتاب درسی «طراحی کاربردی» با همکاری آقای سمندریان به سفارش وزارت آموزش و پرورش ازدیگر فعالیت های هنری محمدعلی بنی اسدی به شمار می رود.

                                  
در رابطه با تصویرگری مذهبی با این هنرمند پیشکسوت گفت و گویی انجام داده ایم که در ادامه می خوانید:

بخشی از تصویرگری‌های شما به کتاب‌های کودک و نوجوان مربوط است. آیا این یک انتخاب بود یا در مسیر آن قرار گرفتید؟و یک هنرمند چگونه می تواند به تعالی روح خود کمک کند؟
به‌نوعی در معرض فعالیت در حوزه‌ی تصویرگری کودک و نوجوان قرار گرفتم. از سال 1356 آثارم در مطبوعات چاپ می‌شد و از سال 1358 به بعد، این روند خیلی جدی‌تر شد. انگار شروع فعالیتم در حوزه‌ی تصویرگری کودک و نوجوان من را در این عرصه ماندگار کرد که این هم اتفاقی بود. سفارش‌هایی برای کتاب‌ها به دستم می‌رسید که انجام می‌دادم و هر روز تعداد آن‌ها زیادتر می‌شد. من در طول سال‌های کاری‌ام علاوه بر نقاشی و تصویرگری، به حجم‌سازی نیز پرداخته‌ام،  ابتدای شروع فعالیتم مخاطب آثارم بزرگسال بود اما پس از گذشت مدتی به سمت جذب مخاطب کودک و نوجوان گرایش پیدا کردم، زمانی که تصمیم گرفتم به تصویرگری بپردازم، گالری‌های خاص و زیادی وجود نداشت تا بتوان به طور مستمر فعالیت داشت همچنین موقعتی برای برگزاری نمایشگاه نبود ولی حتی تحت آن شرایط هم به فعالیتم ادامه می‌دادم و از طریق تصویر سازی فعالیت حرفه ای خود را آغاز کردم.
کسی که کار هنری را آغاز می کند ضمن اینکه یاد می گیرد چگونه با ابزار کار کند در جهت تعالی خود هم تلاش می کند و هرکس بنا به درک خود به کمالی نزدیک می شود. حداقل در زمینه ی های مختلف مانند تصویرگری باید با مشورت مشاوران دقیق در این حوزه برای ارائه ی آثاری فاخر تلاش کرد. در حقیقت، درست است که به تاریخ و ادبیات ایران علاقۀ بسیار دارم و زمانی هم مطالعاتم متمرکز بر آن حوزه بودند، ولی هر بار برای شروع کارم، سعی می‌کنم که مجموعه‌ای جدید و خاص را انتخاب کنم.
یک هنرمند در زمینه ی کارهای داستانی باید ادبیات و مخاطب را بشناسد تا بتواند موفق شود، تولید آثار مذهبی دشواری های خاص خود را دارد به عنوان مثال این سوال مطرح می شود که آیا صورت گری در داستان سازی کودکان از ائمه کار صحیحی است یا خیر ؟ من خیلی موافق این مسئله نیستم اما بازهم ذهن یک تصویرگر مشغول این موضوع می شود که آیا در غیر این صورت کودک شخصیت های داستانی را می شناسد مسئله را می فهمد یا خیر؟

                           

آیا به نظر شما می توان بین حوزه های هنری مرزی قائل شد؟
من همیشه تأکید دارم به جای اینکه برای جداسازی حوزه‌های مختلف تلاش کنیم، می‌توانیم به نوعی آنها را با کمک ذوقِ زیبایی‌شناسانه و خلاقیتمان به هم پیوند بزنیم؛ درست مانند برخی رشته‌های تحصیلی دانشگاهی که "بین رشته‌ای" هستند. معتقد هستم در ادبیات کودک و مذهبی مسائلی برای کودک مطرح می شود که لزوما به فهم کودک در آن سن و سال مربوط نمی شود به عنوان مثال درک جزئیات ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه(س) برای کودک دشوار است لذا نمی توانیم به طور شایسته تصویرگری کنیم.
یک کتاب به نویسندگی مژگان کلهر تصویرگری کرده ام به نام «خورشیدی بر خاک» که در سال 1377 به چاپ رسید این مجموعه متضمن از داستان كوتاه است كه با الهام از قرآن و احادیث و متون اسلامی به رشته تحریر درآمده و با تصاویری نمادین همراه است در کتاب «خورشیدی برخاک» وقتی نوشته بود شب ها صدای قدمش را می شنیدم به عنوان تصویرگر راحت تر توانستم تصویرگری کنم تا این که بخواهید چهره ی حضرت را نشان دهم به نظرم خلاقیت می تواند بسیاری از مشکلات را حل کند دوست دارم در کارهایم خلاق تر باشم.

پیشنهاد شما برای تصویرگری موفق در زمینه های مذهبی چیست؟
امیدوارم نسلی تربیت شود که شرایط ویژه ای داشته باشند و بخواهد در یک رشته متخصص شوند اگر یک فرد تصویرگر به فکر گذراندن امورات خود باشد باید هر کاری که به او پیشنهاد می شود انجام دهد که به هنر به عنوان کسب درآمد نگاه کردن درست نیست. یکی از آفت های کشور ما این است که کودکان و چه بسا بزرگسالان کتاب خوان تربیت نشده اند و امیدوارم نسل های بعدی ادامه دهنده ی راه ما نباشند و با کتاب آشتی کنند شاید یکی از دلایلی که اقبال به سمت کتاب خوانی کم شده این است که برای نسل جدید ابزارهای تکنولوژی سرگرم کننده زیاد است که رویکرد  جدید به ادبیات و کتابهای کاغذی کم شده است بنابراین نمی توان گفت یک تصویر گر باید با درک مذهب به درجه ای برسد که بتواند برای کودک تصویرگری کند؛ تصویرگری باید به روز باشد و باید به گونه ای باشد که برای نسل امروز روان باشد و مبهم نباشد.
پیشنهاد من برای تصویرگری موفق در عرصه ی مذهبی این است که ابتدا توانایی تصویرگر باید ملاک قرار گیرد و هنرمند این عرصه به تصویرگری به عنوان یک شغل ننگرد که مجبور باشد هر کاری را بپذیرد متاسفانه آثار مذهبی تصویرگری که کودک علاقه مند به دیدن آن ها باشد وجود ندارد همانطور که گفتم کارهای مذهبی دشواری های خاص خود را دارد چراکه یک تصویرگر باید جهان ذهنی خود را به خطر بندازد و اثری فاخر ارائه دهد. برخی هنرمندان در این زمینه از متخصصین این رشته مشورت نمی گیرند و همین مورد سبب می شود که اثر آن ها از لحاظ کیفی به درجه ی مطلوب نرسد.
با توجه به اینکه موضوعات مذهبی در تصویرگری محدودیت های شرعی دارد، جنس نوشته باید به گونه ای باشد تا یک تصویرگر باید برون رفت داشته باشد با شکل ادبی و تصویری به یک مجاورت و خوانش خوب با هم برسند.
 
                                
 
تفاوت شیوه ی سنتی تصویرگری با نوع امروز در چه مواردی است؟ در نوع شیوه طراحی، سبک های اجرا و ...
تصویرگری باید مبنی بر ادبیات باشد متون کهن مدل رفتار خود را داشتند اما باید پذیرفت که نوشته های امروزی متفاوت است چون نسل عوض شده و نمی توانیم  باورهای خاصی که در گذشته اتفاق می افتاده را به شیوه ای نو بیان کنیم. در گذشته هنر نگارگری بسیار کاربرد داشت اما امروزه تصویرگری که ما درک می کنیم و در سطح جهان معنا می گیرد تفاوت دارد، نوع ادبیات و نگرش ما به قصه ها بسیار متفاوت شده است قصه هایی مانند کلیله دمنه و هزار و یک شب و ...

به نظر شما؛ تاثیر نقاشی مدرن در تصویرسازی چیست؟
امروزه شاهد تغییرات زیادی در هنر و با تحولی به نام هنر مدرن رو به رو هستیم. از اول قرن بیستم تصویرگری آغاز شده و حدود 18 سال است که استفاده می شود طبیعتا تصویرگری در سطح جهان از آنچه که در زبان نقاشی اتفاق افتاده در آثارش بهره می برد. امروزه نقاشی مدرن این را ثابت کرده که می توان خط و سطح را خارج از قوانین هنر کلاسیک به کار ببریم ویا با پاشیدن رنگ، یک اثر هنری خلق کنیم که همین مورد به امر تصویر سازی کمک کرده است.

                                            
وضعیت کنونی کتاب کودک به لحاظ تصویرسازی نسبت به دهه های 50 و 60 چگونه است؟
نباید در این زمینه نسبت بگیریم؛ مقایسه ی جالبی نیست در هر دوران کتاب های متفاوتی تصویرگری می شود و طبیعتا با پیشرفت تکنولوژی این هنر هم مانند دیگر هنرها پیشرفت داشته است همانطور که 20 سال آینده نسبت به اکنون وضعیت بهبود می یابد چراکه شیوه، امکانات ابزاری و شناخت ارتقا می یابد.

درباره ی تصویرگری برای کودک به عنوان یک مقوله ی خاص و تخصصی به صورت کلی توضیح بفرمایید.
تصویرگری برای کودک اندکی دشوار است باید براساس سن کودک و فهم او تصویرگری کرد. کودکانی که توانایی خواندن ندارند باید با تصویر قصه را پیش ببریم و باید تصویرگری به گونه ای باشد که وقتی دو یا سه مرتبه داستان برای کودک خوانده می شود او بتواند دفعات دیگر بازخوانی کند و ارتباط برقرار کند البته قصه باید به گونه ای باشد که کودک با آن ها زندگی کند. برخی کتاب هایی که 50 سال پیش چاپ شده همچنان متقاضی دارد و چاپ مجدد می شود باتوجه به داستان روان و کوتاهی که دارد کودک به راحتی از روی قصه فضای شادی را متصور شود و در ذهنش ماندگار شود.
پیشنهاد من به تصویرگران این است که همراه تصویرگری برای کودک به دنبال کشف جدید بروند، در دوران کودکی ما نصیحت می کردند اما امروزه باید به گونه ای دیگر عمل کرد که کودک فکر نکند شما به دنبال نصیحت او هستید بلکه باید کتاب ها به گونه ای تصویرگری شود تا کودک خودش راه صحیح را تشخیص دهد.

اتفاق، فیلم، کتاب یا آدمی بوده است که تأثیر زیادی در زندگی‌تان بگذارد؟
آدم‌هایی که طبیعت‌گرا هستند کمتر این موارد در آن‌ها پررنگ دیده می‌شود، اما طبیعتا هر چیزی که در زندگی‌ام بوده و با آن مواجه شده‌ام، تأثیر خودش را در من گذاشته است. برای من که هنگام کار کردن به ذهنیتم رجوع می‌کنم، هراس‌ها به شدت تأثیرگذارند و سعی من همیشه این بوده که بتوانم از این هراس‌ها بکاهم.

                                       
https://www.razavi.news/vdcgty9x.ak97t4prra.html
razavi.news/vdcgty9x.ak97t4prra.html
کد مطلب ۲۸۹۴۴
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما