با اجرای سیاستهای ملایم و دوستانهتر نسبت به اهالی هنر در مشهد آثاری فاخر در شأن مشهدالرضا(ع) تولید خواهد شد
هدیه سادات میرمرتضوی/سرویس هنر، خبرگزاری رضوی
علاقهاش به گیتار آنقدر شدید بود که قبل از ورود به عرصه نوازندگی و آهنگسازی، با استفاده از چوب و پلاستیک، یک گیتار دستساز ساخت و به جای سیم از نخ ماهیگیری استفاده کرد. میگوید حتی خودش هم تصور نمیکرده این گیتار عجیب و غریب، صدایی تولید کند. ولی اتفاقا گیتار دستساز، زنگ صدای خاصی داشته که یادآوری آن برای سازندهاش که حالا سی و چهار سال دارد، هنوز از پس سالها خاطرهانگیز است. محمد موسیزاده ملقب به «حمود»، زادهی مشهد است و صداقت کلام را از پدر و مادر جنوبیاش به ارث برده. این لحن صادقانه در صحبتهایش مشخص میشود. وقتی از هزینههای بالای آموزش موسیقی میگوید که باعث شده موسیقی را بدون استاد بیاموزد و یا در توضیحاتش درباره تلاش ناموفق برای گرفتن مجوز آلبوم در مشهد و فعالیتهای جدیاش در موضوع رپ زیرزمینی که حالا رنگ باخته است. او حالا با رو آوردن به ساخت تکآهنگ و در اولویت قرار دادن سبک «سینماتیک» یا همان موسیقی فیلم در کارهایش، از پا ننشسته و با اینکه آینده موسیقی مشهد را چندان روشن نمیبیند، پرتوان، به تلاشش ادامه میدهد.
اولین حقوق؛ اولین گیتار
از نوجوانی، علاقه زیادی به ساز گیتار داشتم. آهنگهای گروه «جیپسی کینگز» من را شیفته موسیقی و نوازندگی کرد و باعث شد از همان دوره نوجوانی به شکل جدی، موسیقی را دنبال کنم. با اولین حقوقم که حاصل کار خدماتی در هتل بود، توانستم یک گیتار خیلی معمولی و ارزان بخرم. البته این کار باعث آزار و اذیت خانوادهام هم میشد. اذیتهایی از نوع شکنجه صوتی! متاسفانه آن ساز طی یک اتفاق شکست. ولی هنوز آن را در خانه به عنوان یک خاطره ارزشمند نگهداری میکنم. بعدها یک گیتار آکوستیک حرفهای تهیه کردم، روی این نوع از گیتار، میتوان تکنیکهای خاص و منحصر به فردی را اعمال کرد و این درست همان چیزی بود که من میخواستم.
از عهدهاش برآمدم
من هرگز هیچ استاد موسیقی نداشتم و افتخار شاگردی را در این زمینه تجربه نکردم. به خاطر عدم توانایی در پرداخت هزینهها، موسیقی را به صورت خودآموز یاد گرفتم و با کمک گوش، سعی کردم بعضی از ملودیهای کوتاهی که میشنوم را اجرا کنم. البته این پروسه خیلی زمان برد و زحمت زیادی داشت. اما از عهدهاش برآمدم و بعدها از آموزشهای وبسایتهای اینترنتی هم کمک گرفتم. مرحوم «فرهاد مهراد» بزرگترین الگویی بود که در موسیقی میتوانستم داشته باشم.
فعالیتهای فعلی
در حال حاضر با استفاده از کیبورد و گیتار و همچنین انواع سازهای مجازی و نرمافزاری الکترونیک، آهنگسازی و تنظیم میکنم. سبک «سینماتیک» یا همان موسیقی فیلم در اولویت تخصصم قرار دارد ولی در زمینههای رپ و پاپ و new age هم فعالیت دارم. بیشترین فعالیت من در یکی از سایتهای بزرگ بینالمللی است که در کنار آهنگسازانی از نقاط مختلف جهان، به تولید سمپل و اجرای پروژههای مشترک با آنها مشغول هستم. من علاوه بر سازهای تخصصی خودم، به سازهای کوبهای اقوام مختلف جهان هم علاقه خاصی دارم و به طور کلی درامز را بعد از این سازها ترجیح میدهم.
فضاسازی و انتخاب سازها
فضاسازی برای آهنگها، با توجه به موضوع و تم اصلی سوژه و با انتخاب صحیح سازهایی مطابق با موضوع، ایجاد میشود. مثلا در سبک سینماتیک، به یک سناریوی ذهنی نیاز داریم و با توجه به سناریو تمام نورپردازیها و اتفاقات فیلم را با استفاده از سازها و صداهای طبیعی مناسب و ایجاد هارمونی بین تمام اجزا، فضاسازی میکنیم تا احساس مورد نظر را به طور دقیق به مخاطب منتقل کنیم. سازها و صداها به طرز عجیبی با تصاویر در ارتباط هستند. خیلی جالب است بدانید که صداها هم از لحاظ حرارت، رنگبندی، زبری و حتی مزه و ضخامت تفکیک میشوند. این موضوع به تنظیمکننده کمک میکند تا سازها را بر این مبنا و با توجه به سوژه و موضوع مورد نظر انتخاب کند. این کار، مهمترین و سرنوشتسازترین مرحله تولید یک موسیقی است.
آلبومی که مجوز نگرفت
همانطور که میدانید شهر مشهد یکی از ممنوعترین شهرهای ایران در زمینه موسیقی است. متأسفانه عدهای فکر میکنند موسیقی امروزی با مذهب و معنویات منافات دارد و با این استدلال، محدودیتهایی ایجاد کردهاند. به خاطر همین محدودیتها در مشهد، ما دسترسی دقیقی به تولیدکنندگان موسیقی مدرن امروزی نداریم و این افراد، عمدتا به دلیل سختیهای دریافت مجوز، ناشناخته باقی میمانند. بنابراین، عدهای ترجیح میدهند فعالیت خودشان را به شهرهای دیگر منتقل کنند یا به صورت زیرزمینی فعالیت داشته باشند. البته در مورد موسیقی سنتی قضیه فرق میکند. خود من با کمک برادرم علی موسیزاده که از اساتید حوزه ادبیات در مشهد است، قصد داشتیم آلبومی منتشر کنیم که متأسفانه موفق نشدیم. بعدها به صورت تک آهنگهای شخصی نه در سطح گسترده، اقدام به انتشار آهنگها کردم. پروسه ساخت این آهنگها خیلی طول میکشید و به همین خاطر آنها را به صورت تک آهنگ و کاملا انفرادی ضبط و در فضای مجازی منتشر کردم. در کل حدود 150 آهنگ بیکلام ساختم که اکثرشان هیچجا پخش نشدهاند. اگر این آهنگها به گوش مخاطبان خوشایند باشند، شاید یک روز تصمیم بگیرم آنها را به صورت مجموعه مجوزدار پخش کنم.
رپ؛ بازگوکننده معضلات اجتماعی
آهنگهایی به سبک رپ و پاپ با صدای من منتشر شده و اشعارش به قلم خودم نوشته شده است. لازم به توضیح است که موضوعات رپ زیرزمینی عمدتا اجتماعی هستند و این سبک، چون بازگوکننده دردها و معضلات اکثریت مردم است، طرفداران زیادی را در کل دنیا دارد. موضوع آهنگهای رپ من هم، بیشتر اجتماعی بودند و سعی کردم شرح حال شخصی و اجتماعی افراد جامعه را روایت کنم. مثلا آهنگی به نام «رویا» را منتشر کردهام که روایت آهنگ، یک توصیف رویایی و بی درد از زندگی شخصی و اجتماعی راوی است. ولی در ترجیعبند آهنگ معلوم میشود که این، توصیفی از یک رویای کوتاه بوده، نه واقعیت. در حال حاضر در سبک رپ، ترجیح میدهم فقط به عنوان آهنگساز و تنظیمکننده و نه خواننده کار کنم. ولی در سبک پاپ، خوانندگی را هم با اشعار خودم همراه آهنگسازی و نوازندگی انجام میدهم. در پروژههای مختلفی با خوانندههای رپ همکاری کردم. معمولا در این سبک، خوانندهها یا اصطلاحا رپکنها خودشان تکستها را مینویسند و من بقیه کارهای لازم را از صفر تا آخرین مرحله میکس و مسترینگ انجام میدهم. معمولا همه کارهای تولید شده، در فضای مجازی پخش میشوند و در واقع راهی جز این نیست. البته در حال حاضر، خیلی کمتر به آهنگسازی رپ میپردازم و بیشتر روی سبکهای سینماتیک و new age تمرکز دارم. چون این سبکها فاخرتر و به افکار درونی من نزدیکتر هستند.
مشکلات رپرها
بارزترین مشکل رپرها در داخل ایران ممنوعیت انتشار و عدم دریافت مجوز برای اجرای کنسرت است. این افراد، تمام سعی و تلاششان در این است که شنیده شوند اما اِعمال این قوانین در موردشان آنها را به تنگ میآورد و نتیجه این میشود که اکثرا، مهاجرت از ایران را به ادامه فعالیت در داخل ترجیح میدهند. مخالفتها بیشتر به این خاطر است که تصور اشتباهی در مورد اهداف تولیدکنندگان موسیقی رپ وجود دارد. مسئولین معتقد هستند این نوع موسیقی، ارتباط مستقیمی با عقاید فرقههای شیطانپرستی دارد و مشوق شرارت در جامعه است. به همین خاطر، با نسبت دادن اصطلاحاتی مثل «سخیف» و «مبتذل» سعی در حذف این سبک، از عرصههای هنری میکنند. البته متأسفانه ابتذال به طرز عجیبی در تمام عرصهها و همه نقاط دنیا، در سلایق جوامع مختلف فراگیر شده و نمیشود آن را فقط به سبک خاصی از موسیقی نسبت داد. ولی قاعدتا میشود کنترلش کرد.
تولید آثاری فاخر در شأن مشهدالرضا(ع)
همه ما میدانیم حتی موجهترین و مجازترین چهرههای موسیقی کشور هم اجازه اجرای کنسرت در مشهد را ندارند. این در حالی است که تمام امید یک هنرمند، هنرنمایی برای مردم جامعه است و اگر این امکان در شهر خودش برایش فراهم نباشد، هیچ نقطه امیدی به ادامه فعالیت در این شهر نخواهد داشت. به نظر من با ایجاد فضایی امن و معتمد و اِعمال سیاستهای ملایم و دوستانهتر نسبت به اهالی هنر در شهر مشهد، میشود به راحتی، حتی هنرمندان موسیقی غیرسنتی را شیفته معنویات حاکم بر این سیاستها کرد. آنوقت، قطعا به صورت خودجوش، شاهد فعالیتهای این افراد در زمینه تولید آثاری فاخر و در شأن و متناسب با نام مشهدالرضا(ع) خواهیم بود. جشنوارهها در این زمینه میتوانند جریانساز باشند و خود من اگر با جشنوارهای مذهبی آشنا شوم که مجالی برای اجرای ایدههای نوتر فراهم میکند با کمال میل در آن شرکت خواهم کرد.