۰
تاریخ انتشار
سه شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۲۷
جمال شورجه در گفتگوی اختصاصی با خبرگزاری رضوی:

سلحشور علمدار و پرچمدار آثار قرآنی بود/ مانند سلحشور در سینما حتی یک نفر هم نداریم

سلحشور علمدار و پرچمدار آثار قرآنی بود/ مانند سلحشور در سینما حتی یک نفر هم نداریم
حسن دیانی؛ سرویس فرهنگ و جامعه / همین چندوقت پیش بود که مجدداً سریال یوسف پیامبر(ع) برای چندمین بار از تلویزیون پخش شد و باز هم مانند دفعات پیش مورد توجه و استقبال گروه های مختلف مخاطبین قرار گرفت. علاوه بر خانواده ها، اگر در همان زمان در بازار هم قدم می زدید می دیدید که بسیاری از مغازه دارها هم در حال تماشای این سریال هستند. سریالی قرآنی که همه داستان آن را می دادند و بسیاری چندین بار آن را دیده اند، اما در عین حال جذابیت و فراز و نشیب داستان حضرت یوسف(ع) از یک سو، و هماهنگی ماجرا با فطرت خداجوی هر انسان از سویی دیگر، موجب گردیده تا همچنان این داستان برای مخاطبین جذابیت داشته باشد و همین جذابیت ها بود که نه فقط در ایران، که در سایر کشورها اسلامی، و حتی غیر اسلامی هم مخاطبین را به سمت خود جذب نمود.
سریال یوسف پیامبر(ع) به پانزده زبان ترجمه شد و در حدود 100 کشور بیننده داشته است. و از این رو موفق ترین کار تلویزیونی و سینمایی کشور به شمار می آید. و این مسئله محقق نشد مگر به همت و خلوص سازنده آن مرحوم فرج الله سلحشور. کارگردانی که در طول حیات خود همیشه با قرآن مأنوس بود. او به قول خود نه یک سینماگر، بلکه مبلغی دینی بود که از زبان هنر استفاده می کرد. لذا اگر بازیگری کرد در آثاری بود که مضامین دینی و یا دفاع مقدس داشت و زمانی که به ساخت فیلم پرداخت، فقط داستان های قرآنی را کارگردانی کرد. و قرآن ویژگی منحصر به فرد و متمایز کننده او از سایر اهالی سینما و تلویزیون است.
امروز دومین سالگرد درگذشت مرحوم فرج الله سلحشور است. از این رو خبرگزاری رضوی گفتگویی با جمال شورجه، کارگردان و یکی از همراهان و دوستان نزدیک او انجام داده است تا از این طریق یادبود و پاسداشتی داشته باشد از زحمات این کارگردان در نشر فرهنگ و معارف قرآن.
 
در ابتدا و به عنوان مقدمه کمی پیرامون سابقه آشنایی و رابطه خودتان با مرحوم سلحشور توضیحاتی بفرمایید.
آشنایی من با مرحوم فرج الله سلحشور بر می گردد به سال های ابتدایی دهه 60، که بنده و تعدادی از دوستان در حوزه هنری سازمان تلیغات مشغول به کار شدیم. مرحوم سلحشور هم علاوه بر آنکه یکی از رکن های تأسیس حوزه هنری به شمار می آمد، خود نیز مسئولیت تئاتر آنجا را بر عهده داشت. ما که کار فیلم سازی می کردیم بیشتر تمایل داشتیم تا با عناصر و افرادی که داخل خود حوزه هنری هستند کار کنیم. به همین دلیل به گروه تئاتر و مرحوم سلحشور مراجعه داشتیم. و این آغاز آشنایی بیشتر ما با هم بود. یعنی سال های 62-63.
مرحوم سلحشور شخصیتی همه فن حریف در حوزه هنری بود. هم بازیگری فیلم می کرد و هم کار تئاتر و هم کار دوبله. اولین فیلم ایشان هم توبه نصوح بود. قبل از آن هم چندین تئاتر و تله تئاتر اجرا کردند که ضبط شد و همان زمان از تلویزیون پخش شد. در همان زمان بود که با توانمندی ها و ظرفیت بسیار بالای مرحوم سلحشور توأم با تقید، دیانت و تشرع ایشان آشنا شدیم. علاوه بر این حضور ایشان در میدان هنر حضوری انقلابی بود که تا آخر عمر هم همین راه را ادامه داد و پای انقلاب اسلامی و اعتقادات و باورهای خودش ایستاد.
 
یکی از ویژگی های آثار مرحوم سلحشور (آثاری که خود ایشان تولید کردند) این است که تماماً قصه های قرآنی است. و می توان این موضوع را ویژگی منحصر به فرد ایشان دانست. با توجه به اینکه شما از قدیم با ایشان آشنایی داشتید علت این تأکید را چه می دانید؟
تا آنجا که من می دانیم و در خاطراتشان هم آمده است ایشان از قبل از انقلاب و در نوجوانی در مسجد با هنر آشنا شده و بارقه های هنر را در خودش کشف کرده بود. در همان زمان و در مساجد بود که گروه های تئاتر و نمایش تشکیل داده و پای منابر بزرگ شده بود. با قرآن هم از همان زمان انس داشت. هم قاری قرآن بود و صوت بسیار بسیار زیبابی داشت، و هم قرآن تدریس می کرد. و واقعاً هم مسلمانی معتقد و انقلابی بود. و همین مسئله بود که موجب گردید قصه های قرآنی را دستمایه کارهای خودش قرار داده و به عنوان پرچمدار و علمدار آثار قرآنی شناخته شد. چرا که ایشان عمیقاً اعتقاد داشت قرآن تماماً در جهت ساختن و ارتقا انسان نازل شده و از این رو قصه های آن جهان شمول است. و خداوند در قصه ها و آیات قرآن فطرت انسان را هدف قرار داده است و از این رو با فطرت پاک انسانی در سراسر جهان همسو و هماهنگ است. به همین دلیل هم می بینیم که آثار ایشان جهانی می شود. و به قول مقام معظم رهبری آثار ایشان موجب عزت و احترام سینمای ایران در جهان شد. به دلیل همین ویژگی ها است که باید گفت حقیقتاً الان جای ایشان در سینما و هنر ما خالی است.
 
آثار ایشان از سوی بسیاری از منتقدین با نقد مواجه شد. اما در عین حال در میان مخاطبین جای باز کرده و مخاطب را به سمت خود جذب نمود. علت این موضوع را در چه ویژگی آثار ایشان باید دانست؟
همانطور که گفتم ایشان متوسل شده بود به دُری به نام قرآن. که این دُر را با هنر سیقل داده و تبدیل به جواهری کرده بود که فی حد ذاته یک شأن و ارزش خاص خودش را دارد. چرا که داستان قرآنی با فطرت، و روح و روان انسان ها در همه عالم سرو کار دارد. این ویژگی آثار ایشان است که می تواند در دنیا - به بیان خود سازمان صدا و سیمای ما- بیشترین مخاطب را در بین سریال های بعد از انقلاب داشته باشد.
این نشان دهنده این است که ایشان راهش را درست انتخاب کرده بود. و قصه های قرآنی دری بود که ایشان یافته و تصمیم داشت تا همیشه آثار و داستان های قرآنی را دستمایه کار خودش قرار دهد. و همین ظرفیت عظیم قرآن است که یکی از دلایل موفقیت آثار ایشان در بین طبقات، سنین و اقشار مختلف جامعه از روشنفکر تا مردم عادی به شمار می رود. به خصوص سریال یوسف پیامبر(ع) که همه گروه ها خوششان آمده و آن را پسندیدند. یعنی همین چند وقت پیش هم که مجدداً و بعد از سال ها دوباره پخش شد باز هم یکی از پرمخاطب ترین سریال های تلویزیون بود. در کشورهای دیگر هم، - خصوصاً کشورهای عرب زبان و مسلمان- هم به همین صورت است. این نشان دهنده ظرفیت بالای داستان های قرآنی است.
البته اشکالات و نقدهایی هم به ایشان صورت گرفت. که بخشی از آن بر می گردد به سلیقه ها. بالاخره سلیقه یک فیلم ساز با فیلم ساز دیگر متفاوت است. شاید اگر من این سریال را می ساختم با فرم و دکوپاژ دیگری کار را می ساختم. یا مانند برخی از کارها دیالوگ ها را کلاسیک برگذار نکرده و به زبان روز هم آغشته می کردم. که اینها همه سلیقه ایست.
یک بخش دیگر از انتقادات هم انتقادات قرآنی و تاریخی است. که مثلاً در یک مورد آن حضر ت آیت الله سبحانی مطرح کردند که چرا همزمان حضرت یعقوب(ع) با دو خواهر ازدواج کرده است. که این هم مسئله تخصصی و قرآنی است که کار متخصصین فن همچون آیت الله سبحانی ها است. که ان شاء الله خداوند ایشان و امثال ایشان را که همواره پاسدار ارزش های قرآنی هستند حفظ کند. که البته ای کاش می شد تا این تذکرات را قبل از ساخت فیلم بدهند.
اما بخش دیگری از اشکالات هم ناشی از نوعی اختلاف نظر با ایشان بود که نتیجه آن ایرادهایی چه بسا بنی اسرائیلی بود. چرا که وقتی مردم از یک کاری خوششان می آید همین کافی است. یعنی هدف یک هنر این است که مردم با آن ارتباط برقرار کنند و پای آن اثر بنشینند. و آن اثر هم نیز بتواند پیام خود را به مخاطب منتقل کند. بله شاید اگر این فیلم را می دادیم بزرگوار دیگری بسازد با نگاه و سلیقه هنری خودش اثر را با یک فرم دیگری می ساخت. اما خود قصه را که نمی توانستیم تغییر دهیم. قصه، قصه قرآن است. مثلاً نمی توانستیم بگوییم که یوسف را برادرانش در چاه نیانداخته و دیگران این کار را انجام دهند. یا رنج فراق فرزند برای حضرت یعقوب(ع) و مشقت های بعد از آن از جمله نابینا شدن ایشان را که نمی توانیم کم یا زیاد کنیم. در فرم می شد تغییراتی داد که آن هم سلیقه ایست. اما در مجموع باید کار را بسیار اثرگذار دانست.
 
به نظر می رسد که داستان ها و موضوعات قرآنی مزیت نسبی ما در جهان و در موجهه با سایر رقبای سینمایی از جمله هالیوود و کشورهای دیگر است. یوسف پیامبر(ع) هم همین موضوع را اثبات نمود. با این حال چرا ما در تولید این چنین آثاری هنوز ضعیف هستیم.
مگر شما چند هنرمند مسلط و آشنا به قرآن و مفاهیم آن، و بزرگ شده در پای سفره ائمه معصومین(ع) دارید؟! ما فقط یک سلحشور را داشتیم. به همین دلیل هم هست که الان آثار قرآنی نداریم. حقیقتاً الان هم اگر به قول معروف با ذره بین هم بگردیم نمی توانیم کسی را مانند ایشان پیدا کنیم. یعنی هنرمندی که هم ادبیات و شعر بداند و هم با صوت و الحان آن آشنا باشد و هم بازیگری توانا در سینما و تئاتر بوده و شاخصه ها و ویژگی های آن را شناخته و در یک کلام با ظرایف و ویژگی های هنر آشنا باشد؛ و از سویی دیگر به قرآن و احکام و مبانی دین هم عمیقاً اعتقاد داشته و مسلط باشد. چنین هنرمندی است که می تواند آثار قرآنی تولید کند. ما در این موضوع دچار نقیصه و مشکل هستیم. هنرمندان ما قبل از این که هنرمند شوند باید خودشان، باورشان، و ظرفیت های دینی شان را ارتقاع بدهند. آن وقت زمانی که چنین هنرمندی تربیت شد اثرش هم قرآنی و دینی خواهد بود.
متأسفانه ما در این زمینه مشکل و کمبود داریم. مسئولین و سیاست گذاران فرهنگی و هنری ما باید در جهت تربیت هنرمندانی متدین و متشرع گام بردارند. مسئولین و دانشکده های ما باید اینگونه جوانان و دانشجویان را رصد و شناسایی کرده و زمینه های رشد آنها را فراهم کنند، تا از این طریق سینما و آثار تلویزیونی ما قرآنی و دینی شده و رنگ و بوی اعتقادات و تدین را به خودش بگیرد.
 
در پایان اگر نکته ای داشته و می خواهید اضافه کنید بفرمایید.
مرحوم سلحشور آرزویش این بود که مجموعه حضرت موسی(ع) را نوشته و کارگردانی کند. ایشان نزدیک شش سال زحمت کشیده و داستان و فیلمنامه مجموعه حدوداً هفتاد قسمتی موسی کلیم الله(ع) را نگارش کردند اما عمر ایشان کفاف نداد تا کار را اجرا و کارگردانی کنند. حال قرعه ساخت این پروژه با نظر و مشورت دوستان بر عهده این حقیر افتاده است و امیدوارم که بتوانم از عهده این کار بر بیایم. ان شاء الله بودجه این امر هم با توجه با تأکیدات و تأییدات مقام معظم رهبری از این پروژه و اثر قرآنی، فراهم و هماهنگ شود تا بتوانیم این پروژه بسیار عظیم ملی، دینی و قرآنی را جلوی دوربین برده و به احسن وجه به اتمام برسانیم؛ که هم خداوند از این تولید راضی باشد و هم باقیات الصالحات ما و مرحوم سلحشور باشد. ان شاء الله  
https://www.razavi.news/vdcivyar.t1awy2bcct.html
razavi.news/vdcivyar.t1awy2bcct.html
کد مطلب ۲۵۷۷۸
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما