۰
تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۴۷
آیت‌الله سید محمدعلی ایازی، به مناسبت سالگرد صدور حکم تاریخی امام درباره سلمان رشدی:

حکم حکومتی امام در آن شرایط، کاملاً به جا و صحیح بود/ مجازات مرتد منافاتی با آزادی بیان ندارد

حکم حکومتی امام در آن شرایط، کاملاً به جا و صحیح بود/ مجازات مرتد منافاتی با آزادی بیان ندارد
سرویس معرفت/ 25 بهمن‌ماه سالروز صدور حکم تاریخی امام خمینی (س) مبنی بر حکم سلمان رشدی است. امام خمینی (س) با حکم تاریخی خود، علاوه برنشان دادن قدرت مرجعیت و آمادگی و هوشمندی تاریخی آنان برابر توطئه‌های مخالفان اسلام و نیز پاسداری و دفاع از مقدسات و آرمان‌های مسلمین، امواج ناشی از خشم و اعتراض جهان اسلام علیه این اقدام موهن را سازمان‌دهی و با روشن ساختن تکلیف فقهی و ابعاد این ماجرای خطرناک به همگان فهماند که در دفاع از ارزش‌های اسلامی، در مقابل هرگونه اهانت به ساحت پیامبر اعظم (ص) و اهل‌بیت (ع) استوار ایستاده است. در این خصوص با آیت‌الله سید محمدعلی ایازی از اساتید حوزه و دانشگاه و نویسنده کتاب «آزادی در قرآن» گفتگو کردیم. نظرات او در رابطه با مجازات سلمان رشدی، بدیع و در عین حال، دقیق بود.

سلمان رشدی دقیقاً چه‌کاری کرد که حکم ارتدادش داده شد؟
بحث سلمان رشدی، بحث ارتداد نبود. بلکه بحث سب النبیّ صلی‌ الله علیه و آله بود. لذا مرحوم امام هم به جهت همین سب النبیّ صلی‌الله علیه و آله، حکم به وجوب قتل او کردند. منظور از سب النبی یعنی کسی که دشنام می­‌دهد و ناسزا می­‌گوید.
ما در فقه دو عنوان داریم. یک بحث مربوط به ارتداد و یک بحث مربوط به سبّ است. سلمان رشدی، پیغمبر را سبّ کرد. ممکن است کسی منکر نبوت نباشد و با این‌ همه پیامبر را سبّ بکند. از طرف دیگر ممکن است کسی مرتد باشد ولی سبّ نکند و باز ممکن است کسی هم مرتد باشد و هم سبّ کند. در هر صورت مرحوم امام که فتوا به وجوب قتل به‌ عنوان یک حکم تاریخی و بازدارنده دادند، مربوط به سبّ النبیّ صلی‌الله علیه و آله بود. در آن زمان آیت‌الله خامنه‌ای بلافاصله بعد از حکم امام مبنی بر وجوب قتل سلمان رشدی، در نماز جمعه فرمودند که اگر سلمان رشدی توبه کند، توبه‌اش قبول می‌شود، ولی نظر مرحوم امام این بود که سلمان رشدی حتی اگر توبه هم بکند، قابل‌ قبول نیست. البته این مسئله، به نظر من یک مسئله‌ حکومتی و ناظر به مصالح خاص از نظر امام بود و صرفاً جنبه‌ شخصی برای سلمان رشدی نداشت. چون اگر مسئله، یک مسئله شخصی بود، جا داشت کسی بگوید اگر کسی خود خداوند متعال را سبّ کند و بعد توبه کند، خداوند متعال او را می‌بخشد، آن‌ وقت چگونه اگر پیغمبر صلی‌ الله علیه و آله را سبّ کند و بعد توبه کند، خدا او را نمی‌بخشد؟
به‌هرحال بحث
سلمان رشدی، یک مسئله‌ حکومتی بود. حال باید این مسئله و نکات حکومتی واضح شود تا ابهام مسئله برطرف شود. خصوصاً برخی با حکم اعدام سلمان رشدی توسط مرحوم امام، مخالف بودند و به این حکم انتقاداتی داشتند. مثلاً یکی از انتقادات آن‌ها این بود که فتوای مرحوم امام، باعث شد که توجه به این کتاب بیشتر و خوانندگان کتاب سلمان رشدی، چند برابر شود؛ زیرا با این حکم جنجالی و احساس مظلومیتی برای او در غرب ایجاد می­‌شد و این حکم باعث جلب‌ توجه مردم به این کتاب شد. اشکال دیگرشان این بود که اگر کسی در بلاد اسلامی سب النبی صلی‌الله علیه و آله بکند، می‌توان درباره‌ او چنین حکمی صادر کرد؛ اما اگر کسی در بلاد غیر اسلامی چنین کاری کرد، ما وظیفه نداریم که در مورد او حکمی صادر کنیم. به‌ عبارت‌ دیگر احکامی که در باب احکام کیفری حدود داریم، فقط در بلاد خودمان، قابل‌ اجراست، اما اگر کسی در بلاد دیگران دزدی یا زنا یا گناه دیگری مرتکب شود، ما وظیفه نداریم نسبت به او حکمی صادر بکنیم. چون در این صورت، هر کشوری می‌تواند در کوچک‌ترین مسائل داخلی کشور ما با همین عنوان دخالت کند و بعضی از شهروندان ما را محکوم کند.
لذا اگر این قسمت توضیح داده نشود، اشکالات قابل‌ تأملی بدان وارد خواهد آمد.

آیا حکم ارتداد در منافات با اصل آزادی بیان نیست؟
چرا، منافات دارد. این‌جانب در کتاب آزادی در قرآن در فصل پنجم در بحث ارتداد مفهوم و حکم ارتداد را توضیح داده که اگر ارتداد به معنای تغییر عقیده بدون انجام عملی باشد، منافات با آزادی بیان دارد ولی اگر سبّ النبی صلی‌ الله علیه و آله باشد، منافات با آزادی بیان ندارد؛ زیرا در همه نظامات حقوقی، توهین به شخص پیگرد حقوقی دارد. در بسیاری از کشورهای اروپایی توهین به ادیان نیز جرم تلقی می‌­شود. به این جهت، باید بین این دو موضوع باید تفاوت گذاشت.
من در بحث آزادی بیان، مباحث مفصلی را مطرح‌ و ثابت کرده‌ام که بین ارتداد شخص و آزادی بیان منافاتی نیست. مثلاً در زمان امام صادق علیه‌السلام، شخصی به نام ابن ابی العوجاء وجود داشته که دهری بوده است یعنی به‌ طور کلی منکر خالقی برای این عالم بوده است. این شخص با امام صادق علیه‌السلام مناظرات مفصلی داشته و عقاید خود را به‌ راحتی عرضه می‌کرده و کسی هم مزاحم او نمی‌شده است. یا در زمان پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و
آله که در مدینه حکومت اسلامی تشکیل دادند، کسانی بودن که در همان مدینه بت، می‌پرستیدند و مع‌ذلک حضرت رسول صلی‌ الله علیه و آله، کاری با آن‌ها نداشته است و نسبت به آن‌ها حکم وجوب قتل صادر نمی‌کردند. بله کسانی که از مدینه به سمت مکه برمی‌گشتند و به مشرکین ملحق می‌شدند و به جنگ با پیغمبر صلی‌الله علیه و آله بر می‌خواستند، مرتد حساب می‌شدند و پیغمبر صلی‌الله علیه و آله نسبت به آن‌ها حکم وجوب قتل دادند. در کتاب آزادی در قرآن در فصل پنجم به این بحث پرداخته‌ شده است. به‌ طور کلی مسئله‌ مجازات مرتد در هیچ جای قرآن مطرح نشده است و لذا این مسئله، یک مسئله‌ ثانوی در روایات بوده است و در مورد ارتداد نیز مفصل در کتاب آزادی در قرآن توضیح داده‌ام.

آیا شما با حکم امام مبنی بر وجوب قتل سلمان رشدی، موافق هستید؟
به نظر من حکم مرحوم امام در آن شرایط مکانی و زمانی و به‌ عنوان یک امر حکومتی و رعایت مصالح ازنظر ایشان بود. من کتاب آیات شیطانی سلمان رشدی را مطالعه کرده‌ام. این کتاب حاوی نکاتی بسیار زشت به ساحت پیامبر بود که مرحوم امام با توجه به آن نکات چنین حکمی را صادر کردند.
https://www.razavi.news/vdcdkf0x.yt0kf6a22y.html
razavi.news/vdcdkf0x.yt0kf6a22y.html
کد مطلب ۲۵۱۱۵
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما