۰
تاریخ انتشار
دوشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۲۲
اختصاصی خبرگزاری رضوی/حجت‌الاسلام میرتقی حسینی گرگانی:

گفتگومحوری امام رضا(ع)، مانع درگیری بین ادیان و مذاهب در زمان ایشان شد

گفتگومحوری امام رضا(ع)، مانع درگیری بین ادیان و مذاهب در زمان ایشان شد
سرویس معرفت خبرگزاری رضوی/ حجت‌الاسلام میرتقی حسینی گرگانی را می‌توان یکی از کم‌نظیرترین اساتید و پژوهشگران اصول و فقه مقارن دانست. دوره پنج جلدی کتاب اصول فقه مقارن او به نام «نبراس الأذهان» چند سالی است که منتشر شده است. این متخصص ادیان و مذاهب معتقد است امام رضا (ع) با مناظره‌ای که با سایر ادیان نمودند، جایگاه شیعه و اسلام را در بین سایر ادیان هویدا کردند. به باور این استاد حوزه علمیه قم، امام رضا (ع) نه‌تنها قائل به تقریب مذاهب اسلامی است، بلکه امام گفتگوی ادیان نیز می‌باشد. گفتگو با وی از نگاه شما می‌گذرد.

تلاش‌های امام رضا برای وحدت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
تلاش‌های امام هشتم بسیار کارآمد و سازنده بود. چون بیان شیوا و استدلال‌های بسیار قوی و مستحکمی از آن حضرت صادرشده است. علاوه بر اینکه به روایاتی از پیامبر و اجداد طاهرینشان و آیات قرآن کریم هم استدلال می‌کردند و لذا مناظرات حضرت بسیار ارزنده بود. سخنان حضرت که گاهی تحت عنوان سؤال و جواب و گاهی هم تحت عنوان مناظرات علمی صورت می‌گرفت. این مناظرات و گفتگوها به قدری سازنده بود که در تاریخ امام رضا علیه‌السلام، هیچ درگیری بین شیعه و اهل سنت یا دیگر ادیان به‌طوری‌که در زمان‌های دیگر اتفاق می‌افتاد مشاهده نمی‌شود.

 نتیجه تلاش‌های این امام برای وحدت چگونه بود؟
 وحدتی که عنوان می‌شود اگر منظور، وحدت، هم از نظر اجتماعی و هم از نظر عقیدتی و سیاسی باشد، در زمان حضرت رضا علیه‌السلام، بسیار مورد مشاهده بوده است. حتی بنی‌عباسی که با امام رضا علیه‌السلام مشکل داشتند و راضی به ولایتعهدی آن حضرت نبودند نیز همان‌طور که در کتاب‌هایی که در شرح‌حال حضرت رضا علیه‌السلام نوشته‌شده مثل عیون اخبار الرضا و مسند امام رضا علیه‌السلام و کتاب‌های دیگر ذکر شده است، جایگاه علمی و اخلاقی حضرت را پذیرفته بودند.
نتیجه‌اش هم این بوده که برخی از سران و بزرگان از دین‌های مختلف به امام رضا علیه‌السلام ایمان می‌آوردند. برخی از صوفیه و برخی از علمای اهل سنت به امام علیه‌السلام ایمان آوردند و حتی کسانی که اهل غلو بودند دست از غلو کشیدند و ادیان دیگر مثل مسیحیت و یهودیت و حتی در تاریخ مشاهده می‌شود که برهمائیان، یا به حضرت ایمان می‌آوردند و یا از آن عقیده و افکاری که نسبت به شیعه و اسلام و امام داشتند، دست برمی‌داشتند. آنها خود را در مقابل امام رضا علیه‌السلام خاضع و خاشع می‌دیدند و جایگاه امام را یک جایگاه بسیار عالی و برتر می‌دانستند و در مشکلات علمی به آن حضرت مراجعه می‌کردند.
به نظر می‌آید که سخنان امام رضا و تلاش‌های حضرت علیه‌السلام اثر مناسبی داشته است. حتی مأمون در موارد متعددی وقتی‌که معتزلی‌ها و اشاعره را به بحث می‌نشاند، آنها را تحت تأثیر امام می‌بیند.

 شیوه برخورد امام رضا (ع) با متدینان به سایر ادیان، چگونه
بود و چه آثاری را به دنبال داشت؟

برخی از مناظرات امام رضا (ع) مستقیم با پیروان ادیان صورت می‌گرفته است و تحت عنوان سؤال و پرسش بوده است و گاهی هم این مناظرات، از طرف مأمون برپا می‌شده است. البته مأمون از برگزاری این مناظرات اهداف سیاسی خاصی داشته است. مثلا از برخی روایات استفاده می‌شود که او با برگزاری این مناظرات قصد داشته، شخصیت امام را ازلحاظ علمی تضعیف کند.
برداشت مأمون و برخی از بنی‌عباس و دیگران، این بوده که امام رضا علیه‌السلام فقط احکام الهی یعنی فقه اسلام و نهایتاً عقاید اسلامی را می‌داند و به کتب گذشتگان و سائر ادیان مانند عهد عتیق و عهد جدید و کتاب‌های دیگر ادیان، آشنایی و اطلاع ندارد؛ اما وقتی امام علیه‌السلام را در مقام مناظره می‌دیدند که به اهل کتاب با کتاب خودشان و با منطق و فکر خودشان استدلال می‌کنند و استدلال‌های عقلی در مقابله با کتاب‌هایی که تفکری فلسفی داشتند به میان می‌آوردند، متوجه شدند که روش امام علیه‌السلام، پاسخگو بوده است.
چون در زمان مأمون افکار التقاطی و افکار فلسفی و افکار غیر اسلامی که از بیرون آمده بود و در اسلام نفوذ کرده بود، امام علیه‌السلام، به این افکار که افکار بیگانه و تفکراتی بود که برخی از اعتقادات اسلامی را زیر سؤال می‌برد، پاسخی بسیار ظریف می‌دادند. 
مرحوم شیخ صدوق رحمت‌الله علیه در عیون اخبار الرضا جلد دوم نقل کرده که حضرت در مورد آیه «لن یجعل الله للکافرین علی المسلمین سبیلا» (خداوند هیچ طریقی برای برتری کافران بر مسلمانان قرار نداده است) فرمودند: معنای آیه، قدرت سیاسی و اداری نیست که خداوند برای کافران سلطه‌ی سیاسی بر مسلمین قرار نداده است؛ بلکه مراد از این آیه این است که قدرت استدلال و تفکر سایر ادیان بر اسلام، چیره و غالب نمی‌شود و برتری ندارد و لذا کسانی که با انبیاء الهی سابق درگیر شدند، هرچند پیامبران را به شهادت رساندند اما علی‌ای‌حال قدرت فکری و قدرت علمی و عقیدتی، متعلق به پیامبران بوده است.
ایشان همین مسئله را در رابطه با اسلام پیاده می‌کنند و خودشان را مظهر همین تفکر و اندیشه می‌دانند که در اینجا این استدلال ما، استدلالی انبیائی و الهی است و لذا هیچ‌کس در مقابل استدلال ما، نمی‌تواند مقاومت علمی‌ کند و چون آن‌ها احساس می‌کردند که استدلال‌های امام علیه‌السلام قوی است و ریشه‌های الهی و دینی و اعتقادی دارد، همه پذیرفته بودند که امام علیه‌السلام از دست بالا و قدرت بالایی برخوردار است.
در زمان امام هشتم علیه‌السلام، چه درزمانی که در مدینه بودند و چه درزمانی که در مرو و خراسان بودند، در هر دو جا می‌بینیم که فکر و منطق امام علیه‌السلام در جامعه حاکم بود و در محافل سیاسی اجتماعی، به‌تمام‌معنا متبلور بود. نماز باران امام هشتم یکی از مصادیق بسیار بارز این است که فکر و استدلال‌ها و تلاش‌های حضرت، پاسخگو بوده است.
البته
آن نماز اگرچه به اتمام نرسید اما همان مقدمات، بسیار عالی بوده و نشانگر این است که اگر کسانی بخواهند در جامعه آن‌طوری که امام هشتم برخورد نمودند و با منطق و استدلال با همه‌ی گروه‌های مختلف مناظره کردند، رفتار نماید موفق خواهد بود.
به عنوان نمونه، واقفی‌ها که از تندترین گروه‌ها علیه امام هشتم بودند. پول‌هایی که از ناحیه‌ی وکالت از امام موسی بن جعفر علیه‌السلام در دست علی بن ابی حمزه بطائنی به عنوان رئیس این فرقه و دیگران بوده است، این‌ها را وادار می‌کرد که از راه‌های مختلف و اندیشه‌های مختلف، علیه امام هشتم دست‌به‌کار شوند. اما برخی از این‌ها و حتی برخی از سران آن‌ها خدمت امام هشتم آمدند و با یک استدلال حضرت عقب‌نشینی کردند و اقرار به امامت امام نمودند.
با روش امام (ع)، غلات نیز دست از غلوشان برداشتند. سایر ادیان و مذاهب هم تا جایی که حکومت اسلامی سلطه داشت خودشان را در مقابل اسلام خاضع و خاشع می‌دیدند. امام رضا علیه‌السلام برگ برنده‌ی دنیای اسلام بودند و افکار دینی اسلام را بر سایر ادیان غلبه می‌دادند. بنابراین آن‌ها هم طبیعی است که به دنبال امام هشتم بودند. در این زمان، کتاب‌های متعددی که در آن زمان نوشته شد و افکار و عقاید التقاطی و منحرف که از خارج از جهان اسلام، تحت عنوان ترجمه‌ی کتاب‌ها وارد اسلام شده بود، توسط حضرت خنثی شد.

آیا می‌توان مبنای امام رضا در برخورد با سایر مذاهب را بر گفتگو دانست و ایشان را امام گفتگو دانست؟
 تمام انبیاء و پیامبر اکرم (ص) اهل گفتگو بوده‌اند. ائمه علیهم‌السلام نیز به لحاظ مناسبت‌های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی که در زمانشان بوده است، اهل گفتگو بوده‌اند.
مناظره‌ی امام جواد علیه‌السلام، جایگاهی بسیار عالی دارد اما مناظرات امام رضا علیه‌السلام، چون جنبه‌ی سیاسی و فرهنگی داشته و افکار آلوده‌ی برخی از افراد مثل فضل بن سهل ذوالریاستین بوده، بسیار کارآمد بود و شهرت یافت. ازاین‌جهت که گروه‌های مختلف و ادیان مختلف دنیای آن زمان در مجالس مناظرات و گفتگوهای امام علیه‌السلام شرکت می‌کردند، می‌توان گفت امام رضا علیه‌السلام امام گفتگو نسبت به تمام ادیان است. چون سائر ائمه مناظراتشان محدود به مسلمان‌ها و یا برخی از فرق ملحدین بوده است؛ اما امام هشتم علیه‌السلام، مناظرات بین‌المللی را سامان دادند.
لذا امام رضا علیه‌السلام، امام گفتگوها و مناظرات موفق و پر اثر بوده است و تمام مذاهب و دیگران را در مقابل خود، خاضع و خاشع کردند و چون سران ادیان در مقابل امام تسلیم می‌شدند، سایر متدینان به آن دین نیز در مقابل حضرت خاشع و خاضع می‌شدند.
مرحوم شیخ صدوق رضوان‌الله تعالی علیه در خصال و طالبی رضوان‌الله تعالی علیه در مسند امام رضا علیه‌السلام نقل کرده است که پیروان تمام مذاهب، وقتی در خدمت حضرت حاضر می‌شدند؛ خاشع و تسلیم بودند.

امروز
برای وحدت شیعه و سنی و به‌طورکلی ادیان، چه باید کرد؟ آیا تلاش‌های صورت گرفته پس از انقلاب نتیجه‌بخش بوده است؟

 این سؤال را باید با دید نسبی ملاحظه کرد و نمی‌شود مطلق‌گرایی کرد. چون کسانی باید در این میدان حضور پیدا کنند که همانند امام رضا علیه‌السلام، قدرت علمی و فکری و اندیشه‌ای و آگاهی به تمام ادیان و مذاهب دارند و اگر بخواهیم کسانی را در این میدان وارد بکنیم طبیعی است که باید جامع شناس و دین‌شناس باشند.
مثلاً در برخی از کشورهای اروپایی یک سری گرایش‌های اندیشه‌ای در دانشگاه‌ها تحت عنوان دین‌شناسی مطرح می‌شود. اگر این‌ها در جامعه‌ی ما بیایند و ما هم در جامعه‌ی خودمان افرادی را آموزش دهیم که به تمام مذاهب و ادیان دنیا آشنا باشند و به مناظره بپردازند در این صورت مانند امام هشتم علیه‌السلام که باقدرت برهان و استدلال بر دیگران غلبه کردند، آن‌ها نیز خواهند توانست.
برهان و استدلال همیشه حاکم و قدرتمند است. مخصوصاً اگر مستند به آیات الهی و روایات اهل‌بیت علیهم‌السلام هم باشد که از معنویت و قداست خاصی هم برخوردار باشد طبیعی است که اثرگذار است اما نمی‌توان گفت ما در آنچه انجام‌شده صد در صد موفق بوده‌ایم. حداقلش این است که باید کارگروهی را تشکیل دهند که مناظرات امام رضا علیه‌السلام، شیوه‌ها، استدلال‌ها و نوع برخورد امام هشتم علیه‌السلام را آموزش دهند.
ما می‌بینیم امام هشتم علیه‌السلام در وقتی‌که مناظره داغ داغ شده و می‌خواهند نتیجه بگیرند، وقت اذان که می‌شود بلند می‌شود و اجازه می‌خواهد که نماز بخواند و برگردد. اگر ما بتوانیم این ظرافت‌ها را در نظر بگیریم، طبیعی است که شیوه‌ی امام هشتم علیه‌السلام پاسخگو است و ما هم می‌توانیم از همین روش عالی و پرثمر استفاده کنیم.
البته باید روشمند عمل کنیم و باید مبانی خاصی را در نظر بگیریم و نوع کسانی که می‌خواهند در این مناظرات شرکت کنند، افکار و عقاید و روش آن‌ها را باید کاملاً بشناسیم. وقتی بنی‌عباس سرسخت در مقابل حضرت قرار می‌گیرند و می‌خواهند حضرت را به‌نوعی در مقابل مأمون خاضع کنند، امام در مجلس حاضر می‌شود و با استدلالی قوی و عالی حرف آن‌ها را پاسخ می‌دهد تا آنجا که مأمون در مقابل امام هشتم بارها و بارها خضوع خود را در ظاهر و به‌اجبار نشان می‌داد. او اگرچه در باطن از این کار خوشش نمی‌آید اما در مقابل منطق امام علیه‌السلام مجبور بود سر تعظیم فرود بیاورد.
اگر ما این مسیر را طی کنیم، به نظر می‌رسد که بسیار پاسخگو خواهد بود و طبعاً نیاز به برخی از کارهایی که الآن در جامعه اتفاق می‌افتد نیست. همیشه شمشیر استدلال و قدرت علمی بر همه‌ی شمشیرها غلبه می‌کند. مرحوم امام رضوان‌الله تعالی علیه می‌فرمود خون بر شمشیر پیروز است. برهان و استدلال امام هشتم نیز بر تمام شیوه‌ها و بر تمام شمشیرها بود.
https://www.razavi.news/vdcfjjd0.w6d0jagiiw.html
razavi.news/vdcfjjd0.w6d0jagiiw.html
کد مطلب ۲۲۴۴۴
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما