این روزها، شهر مقدس قم در تکاپوی بزرگداشت سالروز ورود با برکت کریمه اهلبیت علیهمالسلام، حضرت معصومه سلامالله علیها به آن دیار است. در مقالهای که پیش رو دارید، ضمن اشارهای کوتاه به زندگی آن حضرت، درباره چرایی انتخاب قم برای اقامت در واپسین روزهای حیات و نیز تأثرات حضور حضرت معصومه(س) در ایران پرداخته شده است.
در اول ذیالقعده سال 173 هجری قمری در بیت امامت و در مهد ایمان و معرفت دختری پاک و مطهر پای به عرصه گیتی نهاد. پدر گرانقدرش امام موسی کاظم (علیهالسلام) و مادر گرامیاش نجمه بود که به ایشان ام ولد، تکتم، اروی، سکن، امالبنین و طاهره نیز میگفتند [1]. فاطمه دختر موسی بن جعفر (علیهالسلام) از تبار پاکان و بانویی بود که با سربلندی و افتخار پلکان ملکوت را طی کرد و به رتبهای بس والا دست یافت. ایشان به القاب طاهره، تقیه، رضیه، مرضیه، نقیه، حمیده، رشیده، سیده، آخت الرضا و محدثه ملقب بود [2]. دوران کودکی آن حضرت در کانون گرم خانواده و در محضر پدر بزرگوارش گذشت ولی پس از آن، یعنی از سال 179 تا 183 هـ. ق به دلیل حضور امام کاظم (علیهالسلام) در زندان هارون عباسی، حضرت معصومه (س) تحت سرپرستی برادر بزرگوار خود قرار گرفت.
طبق نقل تاریخ، امام رضا (علیهالسلام) در 25 ذیالقعده سال 201 هجری قمری بهاجبار از مدینه به سمت مرو حرکت کرد و به اصرار مأمون مجبور به پذیرش ولایتعهدی شد. هنگامی که حضرت رضا (علیهالسلام) از مدینه به مرو تبعید شد، با خانواده و نیز با شیعیان و دوستداران خود در مدینه وداع کرد. پس از رفتن امام هشتم (ع) از مدینه، زندگی برای بنی هاشم که بیشتر از خاندان موسوی بودند، بسیار سخت شد و این امر هم به دلیل جدایی از امام و مولایشان و هم به خاطر فشار روزافزون عوامل بنی عباس بود. امام رضا (علیهالسلام) پس از سکونت در مرو، نامهای خطاب به خواهر گرامیاش حضرت فاطمه معصومه (س) مرقوم فرمود [3].
حضرت پس از دریافت نامه برادر، به همراه همراهانشان که عمدتاً از خاندان موسوی بودند، سفر خود را از شهر مدینه آغاز و تا معدن نقره (که محل تلاقی راه بصره، کوفه و مدینه است و هشتمین منزل راه بهحساب میآید)، مسیرشان با مسیر حرکت امام رضا (علیهالسلام) مشترک بود. پس از معدن نقره، امام رضا (علیهالسلام) راه نباج را در پیش گرفته بود، در حالی که حضرت معصومه (س) به قادسیه میرفت تا از مسیر کوفه راه را ادامه دهد. حضرت معصومه (س) پس از قادسیه از کوفه، نجف، بغداد و کاظمین عبور کرد. آن حضرت برای ادامه مسیر تا مرو، باید خود را از بغداد به شهر ری میرساند و از آنجا راه شمال را در پیش میگرفت و از راه آمل، ساری و... به مرو میرفت و یا از راه ری، ورامین، خوار و سمنان که راه کویری است، به دیدار برادر نائل میشد؛ اما بر اثر اتفاق ناگواری این سفر در ساوه ناتمام ماند [4].
ورود به ساوه
هنگامی که کاروان آن حضرت به ساوه رسید مأموران حکومتی که پیش از این از وضعیت کاروان و مقصد آن باخبر بودند به آنان حملهور شدند. در این درگیری تعدادی از برادران آن حضرت به نامهای هارون، فضل، جعفر، هادی، قاسم، زید و تعدادی از برادرزادگان و تنی چند از غلامان و کنیزان به شهادت رسیدند [5]. بهمحض اینکه خبر رسیدن کاروان به مردم قم رسید، شیعیان قم و در رأس آنان خاندان سعد که از شیعیان عرب اشعری و ساکن قم بودند، به سرپرستی موسی بن خزرج به ساوه و محضر دختر امام هفتم (ع) رسیدند و از آن حضرت دعوت نمودند تا به قم عزیمت کنند. آن حضرت بهمحض مشاهده کاروان شیعیان قم خوشحال شده و فرمودند: تا قم چقدر فاصله است؟ عرض کردند:10 فرسخ. فرمودند مرا به قم ببرید زیرا از پدرم شنیدم که فرمود: شهر قم مرکز شیعیان ماست.
ورود به شهر قم
شیعیان قم با جلال و شکوه فراوان کاروان آن حضرت را بر محمل شتران سوار نموده و با محافظت ویژه، ایشان را از ساوه به سمت قم حرکت دادند. با ورود حضرت معصومه (س) به قم در روز یکشنبه 23 ربیعالاول سال 201 هجری قمری، مردم میزبان مسافری شدند که پس از پیمودن 54 منزل در مدت 2 ماه اکنون خسته از رنج و مشقت سفر، شهر آنها را برای استراحت برگزیده بود و آن جا را با قدوم مبارکش منور ساخت. موسی بن خزرج با پای پیاده مهار شتر آن حضرت را در دست گرفته و کجاوه ایشان را در میان استقبال گرم و پرشور مردم قم، به مکانی رساند که امروز به «بیت النور» مشهور است [6]. این مکان محل عبادت و مأوی و مسکن چند روزه آن حضرت شد و هم اکنون نیز، آن مکان شریف دارای بنایی مجلل و جالب است و همین طور دارای حجرههایی است که در آن طلاب علوم دینی مشغول علم آموزی هستند و در جنب آن مسجد باشکوهی ساختهاند. اینک آن جا به نام مدرسه ستیه در محله میدان میر قم معروف است [7].
رحلت حضرت معصومه (س)
حضرت معصومه به مدت 16 یا 17 روز در قم حضور داشت و از درد فراق برادر محزون و بیقرار بود تا اینکه در ربیعالثانی سال 201 هجری قمری در سن 28 سالگی در محله ستیه قم از دنیا رفت و روح ملکوتیاش به ملکوت اعلی پر کشید. در خصوص دلیل وفات حضرت نیز اقوال متفاوتی نقل شده است. عدهای مسئله بیماری را مطرح کرده و عدهای دیگر معتقدند آن حضرت بهوسیله زهری که توسط زنی از دشمنان اهل بیت در غذای ایشان ریخته شده بود مسموم و بیمار شدند. در کتابهای «الحیاه السیاسیه للامام الرضا»، «قیام سادات علوی»، «وسیله المعصومیه»، «بحرالانساب» و «مسند فاطمه معصومه» نقل اخیر، عنوان و پذیرفته شده است [8].
زیارتی ممتاز
حضرت معصومه (س) همچون حضرت فاطمه (س) دارای مقام شفاعت و احتمالاً نامیده شدن ایشان به فاطمه بیارتباط با این مقام نبوده است و بهواسطه این بانوی گرامی، بسیاری از شیعیان داخل بهشت میشوند [9]. همان گونه که امام صادق (علیهالسلام) میفرمایند: «أَلَا إِنَّ لِلْجَنَّةِ ثَمَانِیةَ أَبْوَابٍ ثَلَاثَةٌ مِنْهَا إِلَی قُمَّ تُقْبَضُ فیها امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدِی اسْمُهَا فَاطِمَةُ بِنْتُ مُوسَی وَ تُدْخَلُ بِشَفَاعَتِهَا شِیعَتِی الْجَنَّةَ بِأَجْمَعِهِمْ؛ آگاه باشید برای بهشت هشت در است که سه در بهسوی قم باز میشود. در آنجا بانویی از جمله فرزندانم که نامش فاطمه دختر موسی است قبض روح میشود و به شفاعت او همه شیعیان من داخل بهشت میشوند»[10].
حضرت فاطمه معصومه (س) مستغرق در عبادت و از معاصی و زشتیها پیراسته بود و گویی به همین جهت امام رضا (علیهالسلام) بهعنوان معصومه از ایشان یاد کرده و فرموده است: «مَنْ زَارَ الْمَعصُومَةَ بِقُمْ کمَنْ زَارَنی؛ هر کس معصومه را در قم زیارت کند مانند کسی است که مرا زیارت کرده است»[11].
چراییِ انتخاب قم
درباره اینکه چرا حضرت معصومه (س) شهر قم را برای اقامت در واپسین روزهای عمر شریفش برگزید چند نظریه وجود دارد. بنا به قول مشهور پس از اینکه فاطمه معصومه (س) به شهر ساوه رسید بیمار شد و چون در خود توان رفتن به خراسان ندید و یقین پیدا کرد که دیگر هرگز امام رضا (علیهالسلام) را نخواهد دید تصمیم گرفت به قم برود. بهویژه آنکه مردم ساوه شافعی مذهب و متعصب بوده و در مقابل، مردم قم از شیعیان و دوستداران اهل بیت (علیهمالسلام) بودند [12].
چنانکه خاندان اشعری که اهل یمن بودند، در اواخر قرن اول و اوایل قرن دوم به قم آمدند، از جمله موسی بن عبدالله اشعری که از شاگردان امام صادق (علیهالسلام) بود و نقش بسزایی در گسترش تشیع در قم داشت. همچنین شخصیتهای برجسته شیعی که پرورده مکتب ائمه بودند، در قم ساکن شدند [13]. بنابراین میتوان گفت یکی از دلایل سکونت حضرت معصومه (س) در قم تحقق سخن و سفارش جد اطهرش امام صادق (علیهالسلام) بود. ایشان در روایتی فرمودند: «اِنَّ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ بَلْدَةُ قُمَّ وَ سَتُدْفَنُ فیها امْرَأَةٌ مِنْ أَوْلَادِی تُسَمَّی فَاطِمَةَ فَمَنْ زَارَهَا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّة؛ برای ما حرمی است و آن سرزمین قم است و در آن بانویی از فرزندان من به نام فاطمه دفن خواهد شد و هر کس او را زیارت کند بهشت بر او واجب میشود»[14].
از این رو آن حضرت خواستار آن شدند تا در بین شیعیان حضور یافته و در این مرکز به وصال خدا رسیده تا پایگاه عظیمی برای شیعیان ایجاد شود.
تأثیرات حضور حضرت معصومه (س) در ایران
ورود حضرت معصومه (س) به قم و مرقد مطهر او موجب تحولات تازه و مؤثر در استحکام و گسترش تشیع شد و در کنار آن نقش بسزایی در تحکیم و گسترش دانش شیعی و ارتباط علما و راویان و شاگردان برجسته ائمه (علیهمالسلام) داشت. از لحظه ورود آخت الرضا به قم، پیوسته این شهر از جهات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، عمرانی و اقتصادی رو به رشد و پیشرفت نهاده است. برکات این بانوی مجلله در شهر قم آنگاه به اوج خود میرسد که بدانیم تأثیر وجود بابرکت آن حضرت در تحولات تاریخی، فرهنگی، مذهبی و اجتماعی نه تنها در محدوده یک شهر بلکه گاهی در کل کشور ایران بوده و یا حداقل وقایع و حوادث ایران بهنوعی مرتبط با شهر قم است.
از هنگامی که شهر قم، مسکن حضرت معصومه (س) شد بعد فرهنگی و معنوی آن در کنار تحولات اجتماعی و سیاسی متحول و شکوفا شد و از چنان موقعیتی برخوردار شد که حسین بن روح نوبختی از نواب اربعه امام زمان (علیهالسلام) تأیید محتوای یک کتاب علمی و فقهی را مشروط به نظر مساعد علمای قم نمود [15]. البته قبل از آن و در قرن دوم هجری نیز، قم در قبضه شیعیان بود و همه شیعیان این سرزمین تحت اشراف آل اشعر بودند. ورود حضرت رضا (ع) در سال 200 هجری به قم و استقبال گرم مردم از آن حضرت نیز بیانگر آن است که در اواخر قرن 2 و آغاز قرن 3 در قم، زمینههای عمیق و وسیعی برای بروز فرهنگ تشیع وجود داشته و همان زمینهها پدیدار شدن حوزه علمیه و برخاستن افراد فرزانه و برجسته را از آن حوزه نوید میداد. با این تفاسیر با قاطعیت میتوان اذعان کرد حضور حضرت معصومه (س) در قم به این روند شتاب بخشید و تشکیل حوزه غنی و بزرگ شیعه در این شهر و دفاع علمی از اسلام راستین بهوسیله تألیف کتابها و اعزام مبلغان و در سالیان بعد، زادگاه انقلاب اسلامی و منشأ تحولات مهم، همه به برکت این دردانه موسوی است.
یکی از دیگر از تأثیرات حضور این بانوی فرزانه در ایران و بهویژه قم، کمک به شناخت حقانیت اهل بیت (علیهمالسلام) است. حضرت معصومه (س) شخصی ولایی و مدافع ولایت بود و به هنگام حضور در مدینه مباحث علمی را دنبال میکرد. ایشان از راویان احادیث اهل بیت (علیهمالسلام) بهویژه از برادر گرامیشان امام رضا (علیهالسلام) و پدر بزرگوارش امام موسی کاظم (علیهالسلام) بود. حدیث غدیر، حدیث معراج و حدیث دوستی آل محمد از جمله احادیث و روایاتی است که از آن بانوی گرامی نقل شده است [16]. ایشان علاوه بر فعالیتهای علمی و روایی، بهمقتضای نیاز زمان، در حرکتی سیاسی– اجتماعی همراه برادران خویش به عرصه مبارزه وارد شد و هجرت را بهعنوان عامل اعتراض به وضعیت موجود و حکومت وقت برگزید. همین عمل به وظیفه و از جان گذشتگی حضرت معصومه (س) موجب شد تا خداوند به ایشان عنایت داشته باشد و پس از رحلت در قم، این شهر مرکز توجه شیعیان قرار گرفت و بهمرور زمان حوزه علمیه از نجف به قم وارد شد و این شهر مرکز تشیع و اسلام شناسی قرار گرفت. همچنین بعد از ورود حضرت معصومه (س) به قم و دفن پیکر مطهر آن حضرت در این سرزمین، علویان و سادات بیشتری به این شهر روی آوردند و موقعیت مذهبی قم تثبیت و استحکام تاریخی یافت.
همین طور عده بسیاری از فرزندزادگان امام حسن و امام حسین و موسی بنجعفر و علی بن موسیالرضا (علیهمالسلام) و از فرزندان محمد حنفیه و زید بن علی بن الحسین (علیهمالسلام) و اسماعیل فرزند امام صادق (علیهالسلام) به قم روی آوردند و نفوذ شیعه آن چنان قوی شد که شاخصهای مقدس آن (بقاع متبرکه) حتی از جانب حاکمان اهل سنت نیز محترم شمرده میشد. با توجه به علاقه شیعیان به دفن شدن در کنار این مزارها، روز بهروز بر اهمیت و توسعه آنها افزوده گشت و بهزودی این اماکن متبرکه بهعنوان نماد تمایلات سیاسی و مذهبی شیعیان کاربرد یافت. هدایای فراوانی به شکل نذورات نقدی، املاک و موقوفات به متولیات این بقاع واگذار و افزایش جمعیت نیز منجر به افزایش تعداد زائران این امامزادهها شد [17].
در مجموع میتوان گفت برکات حضرت معصومه (س) در شهر قم و تأثیر این شهر بر کل ایران آنچنان مهم بوده و هست که سالها دل و دیده میلیونها زائر و مجاور را به خود مشغول داشته است و در عظمت و شکوه ظاهری این بارگاه مقدس، حقیقت و معنویتخاصی نهفته است که ناخودآگاه هر بینندهای را بهسوی آن متوجه ساخته و دل و دیدهاش را منور و بارانی میسازد.
پی نوشت:
1. یوسفی، شهیده قم فاطمه معصومه (سلام الله علیها):29-28
2. لقمانی، یاس یاسین: 35
3. یوسفی، شهیده قم فاطمه معصومه (سلام الله علیها):61-57
4. گروه نویسندگان، مجموعه مقالات:86
5. میر عظیمی، بارگاه فاطمه معصومه (ع) تجلیگاه فاطمه زهرا (ع):31
6. یوسفی، شهیده قم فاطمه معصومه (سلام الله علیها):70-69
7. اشتهاردی، حضرت معصومه فاطمه دوم:149
8. یوسفی، شهیده قم فاطمه معصومه (سلام الله علیها):80-79
9-گروه نویسندگان، مجموعه مقالات:4
10. مجلسی، بحارالانوار، ج 57: 228
11. محلاتی، ریاحین الشریعه، ج 5: 35
12. گروه نویسندگان، مجموعه مقالات:22
13. اشتهاردی، حضرت معصومه فاطمه دوم:71
14. نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 10: 368
15. مجلسی، بحارالانوار، ج 57: 217
16. یوسفی، شهیده قم فاطمه معصومه (سلام الله علیها):33-30
17. احمدزاده، نقش امامزادگان در گسترش مذهب شیعه در ایران:7-6