۰
تاریخ انتشار
شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۲۳
مروری بر مناسبات اخلاق و انقلابی‌گری

انسان انقلابی چه کسی نیست؟

انسان انقلابی چه کسی نیست؟
خبرگزاری رضوی. سرویس دین و زندگی. محمد عالم زاده نوری. برای انقلابی بودن صرف خودسازی معنوی و تعالی روحی حتی دست‌یافتن به مرتبه اولیای الهی کافی نیست. صرف تلاش علمی و تأثیرگذاری اجتماعی حتی حضور در لایه نخبگانی کافی نیست. نیز صرف استفاده از ابزارهای جدید، به‌روز بودن، سایت و وبلاگ داشتن، پاسخ‌گویی به مسائل مستحدثه و فعالیت‌های مفید اجتماعی کافی نیست. همان‌طور که صرف سلحشوری، روحیه مبارزه یا شور و شرر درگیری با دشمنان هم کافی نیست.
انقلابی بودن ترکیبی از همه این ویژگی‌هاست در مدار یک حرکت تاریخی بر اساس اعتقاد به حضور دین در سطوح مختلف شئون زندگی انسان و به هدف تشکیل تمدن زمینه‌ساز ظهور.
انقلابي بودن معادل افراطي‌گري‌هایي از نوع داعش يا خراب‌کاری و پرخاشگری (ونداليسم اجتماعي) نیست. انسان انقلابی وجودی سرشار از لطافت روحی و عاطفی دارد و سرشار از مهربانی و شفقت است و این مقصد بزرگ انقلابی را هم به جهت مهرورزی به بشریت دنبال می‌کند.
انقلابی بودن به معنای بی‌فکری و بی‌ملاحظگی، کله‌‌شقی و محرومیت از عقلانیت و تدبیر نیست. رسیدن به اهداف بلندی که بیان شد نیازمند عزم و حزم و تدبیر و حسابگری است.
همچنین انقلابي بودن با وجود حكومت مقتدر و مبسوط اليد اسلامي به معناي نقض قوانين و خودمختار عمل كردن نيست.

انقلابی بودن؛ وظیفه همگانی یا کفایی؟
برای انقلابی بودن دو الگو قابل تصور است: یکی اینکه این صفت در نظام تقسیم کار اجتماعی وظیفه کفایی برخی کسان است و یک نیاز تخصصی در کنار سایر نیازهای اجتماعی محسوب می‌شود. بنابراین عده‌ای باید متکفل مسائل انقلاب و پاسداری از آن باشند و اگر برخی این نقش را بر عهده گیرند از دیگران ساقط می‌شود.
فرض دیگر اینکه انقلابی بودن وظیفه همگانی است و در کنار همه اوصاف مطلوب انسانی لازم و با همه مطلوبیت‌های انسانی قابل جمع است و مومنی که انقلابی نیست واجد استانداردهای لازم شمرده نمی‌شود.
از مباحث گذشته معلوم شد که انقلابی بودن، شبیه ایمان و تقوا به صورتی شامل برای همه مومنان ـ نه به صورت جایگزین‌پذیر و اختصاصی برای دسته‌ای از آنان ـ شرط مطلوبیت است و همان گونه که انسان با هر تخصصی که دارد باید مؤمن و متقی و کارآمد باشد در هر تخصصی باید انقلابی نیز باشد.
انقلابی بودن یک تخصص نیست؛ بلکه یک وصف حاکم و یک حیثیت در زندگی مومنان است. از این رو باید در سبک زندگی مومنان، مقتضیات زندگی انقلابی در کنار مقتضیات زندگی ایمانی و مقتضیات زندگی تخصصی وجود داشته باشد و هیچ کدام دیگری را نفی نکند؛ یعنی همان گونه که هیچ کس به خاطر تخصص، دست از ایمان برنمی­دارد، به خاطر تخصص دست از حیات انقلابی هم برندارد.
همه مومنان باید انقلابی باشند؛ معتقد به اسلام ناب محمدی و حضور حداکثری دین در اداره جامعه، مجاهد، رسالت‌مدار، تحول‌خواه با نگاه کلان بین‌المللی و تاریخی که برای فعالیت تخصصی خود در یک نگاه کلان جمعی تعریف و توجیه روشن داشته باشند.
به این ترتیب الگوی انسان انقلابی قابل توصیه به همه مومنان است و این ظرفیت را دارد که بدون مشکل و تزاحم برای همگان تحقق یابد. امت انقلابی نیز امتی است که همه شئون و همه تخصص‌هایش در راستای اهداف انقلاب و با در نظر گرفتن موقعیت تاریخی آن ترسیم شده است.
در پایان این نکته را متذکر شویم که انقلابی بودن یک وصف ژنتیک یا موهوبی نیست؛ کاملا اختیاری و اکتسابی است. برای انقلابی شدن و انقلابی ماندن نمی‌توان منتظر نشست و نباید به معجزه و دست عنایت امید بست و یا به دعا اکتفا کرد؛ اقدام، لازم است. این ویژگی نیز مانند همه ویژگی‌های شخصیتی و صفات انسانی به مرور و با تلاش حاصل می‌شود و آرام آرام در وجود ما راسخ می‌گردد و علاوه بر دعا و توسل نیاز به عمل، پی‌گیری و مراقبت دارد. بنابراین از آغاز دوره جوانی باید برای به دست آوردن این معرفت و این روحیه اقدام کرد؛ زیرا هرچه از جوانی فاصله بگیریم پیدایش آن دشوارتر می‌گردد.
برای این منظور هم خود ما و هم نهادهای اجتماعی، آموزشی و پرورشی و سازمان‌های فرهنگ‌ساز باید اقدام متناسب را داشته باشند. نه هر یک از ما به استناد وظایف نهادها و مسئولان معذوریم و نه مسئولان به استناد وظیفه فردی ما.
 
https://www.razavi.news/vdcfvmdm.w6d1tagiiw.html
razavi.news/vdcfvmdm.w6d1tagiiw.html
کد مطلب ۳۹۳۵۶
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما